English | Persian
  امروز: دوشنبه ١٠ تیر ١٤٠٣  
وبلاگ  |  زندگینامه  |  پیشینه کاری   |  پروژه کیش   |  دیدگاهها   |  فعالیتهای فرهنگی اجتماعی   وب سایت   لینک ها
 
     صفر و صد 88/03/02

مطلب محسن مخملباف در حمایت از میر حسین موسوی

 صفر و صد یا کمی بهتر؟

 ۱- یاد روزی افتادم در دوره انتخابات آقای خاتمی. ما چند تا مسافر درون یک تاکسی نشسته بودیم و بحث انتخابات خیلی داغ بود و راننده که جوانی بود و به نظر می‌آمد تازه گواهینامه گرفته، هیجان زده بود و از خوشحالیِ گواهینامه‌ای که گرفته بود، بین مسافرها شیرینی پخش می‌کرد. اما بی‌اعتنا به قوانین، با یک غرور زیاد، به شکل خطرناکی رانندگی می‌کرد که نگو و نبین. مسافرها هم بی‌خبر از خطر، سرگرم بحث داغ انتخابات بودند. در بین مسافران زنی بود که می‌گفت:
من رای نمی‌دهم و برایم فرقی نمی‌کند که چه کسی بر سر کار بیاید. من زندگی خودم را می‌کنم. در همین لحظه ماشین تصادف کرد و سر من و این خانم به شیشه خورد. و هر دو از درد سرمان را گرفتیم. آن خانم که وضعش از من بهتر بود، شروع کرد بر سر راننده جوان فریاد زدن، که "اگه می‌دونستم رانندگی بلد نیستی، اصلا سوار ماشین‌ات نمی‌شدم."
من کمی که دردم آرام شد و خون سرم را که پاک کردم، گفتم: خانوم شما که از تجربیات درس می‌گیرین، لطفا در انتخابات شرکت کنین و به کسی که فکر می‌کنین حتی یک کمی بهتره رای بدین، و نذارین ماشین مملکت به دست یک راننده‌ای که ناشیه و تجربه نداره و قوانین رو رعایت نمی‌کنه بیفته، و زندگی من و شما و ۷۰ میلیون ایرونی دیگه رو به خطر بندازه.
۲- منتقدین خاتمی صفر و صدی‌ها بودند. آن‌ها که می‌گفتند: چون خاتمی ما را به صد در صد خواسته‌هایمان نرساند، پس به هیچ درد نمی‌خورد.
آن‌ها چون به صدی که می‌خواستند در دوره خاتمی نرسیدند، پس انتخابات را تحریم کردند و به موقعیت صفرِ احمدی‌نژادی در ٤ سال گذشته رسیدند. اکنون دوباره یک فرصت دیگر است که می‌تواند بر تاریخ ایران، حداقل ٤ سال، و حداکثر خدا می‌داند تا کی! اثر کند. آن‌ها که پای صندوق نمی‌روند، سهم خود را از وضعی که بعدا پیش می‌آید، فقط در خیال خود کم می‌کنند. و می‌خواهند اگر دوباره وضع صد در صد مطلوبی پیش نیامد، بگویند: ای بابا! تقصیر ما نبود. ما که اصلا در انتخابات شرکت نکردیم. در حالی که شرکت‌نکرده‌ها، نقش بیشتری در انتخاب احمدی‌نژاد داشتند تا شرکت‌کرده‌ها. احمدی‌نژاد از رای‌هایی که به صندوق ریخته شد، بر سر کار نیامد. او از فرصت رای‌هایی که من و تو به صندوق نریختیم، پیدایش شد.
 آمار نشان می‌دهد که ماهایی که در دور دوم قهر کردیم و پای صندوق‌ها نرفتیم، تعدادمان از آن‌ها که به احمدی‌نژاد رای دادند، بیشتر بود.
من خودم وقتی قلم را برداشتم تا این مطلب را بنویسم، فکر منفی همیشگی به سراغم آمد و از خودم پرسیدم: آیا این مطلب، در سرنوشت انتخابات اثر دارد... مدتی در فکر رفتم. و دوباره دیدم از خودم سوال صفر و صدی کرده‌ام. حداقل خاصیت این مقاله این است که خودم را متعهد به رای دادن می‌کند و حتما، حداقل روی یک نفر از خوانندگان اثر می‌کند. من اگر به همین دو رای هم دلخوش کنم، خودم را از تفکر منفی صفر و صد نجات داده‌ام. من به کمی بهتر فکر می‌کنم.
من می‌خواهم اگر این بار هم اتفاق بد قبلی تکرار شد، به وجدان خودم بگویم: من رای خودم را دادم و در وضع پیش‌آمده مقصر نیستم.
۳- می‌گویند ملت‌ها، مثل آدم‌ها، هر کدام خصلتی دارند. ملت ایران با آن که ظاهر مدرنی دارد و با پول نفت ابزار زندگی مدرن را هم فراهم کرده، اما عقلش سنتی است. ابزار مدرن را دارد، اما فرهنگ استفاده از آن را ندارد. خوشبختانه بلد است از کامپیوتر و هواپیما و مترو برای زندگی بهتر استفاده کند، اما هنوز بلد نیست از صندوق رای، برای تغییر سرنوشتش استفاده کند. حداقل می‌شود گفت ایرانی در جزییات مدرن شده و در کلیات هنوز سنتی است. اما روزی تغییر سرنوشت با صندوق رای را هم یاد می‌گیرد.
۴- سمیرا فیلمی ساخته است به نام "اسب دو پا". قصه بچه‌ای است که دلش برای یک بچه افلیجی می‌سوزد و آن بچه بی‌پا را بر دوشش سوار می‌کند و هر روز به مدرسه می‌برد. بعد از مدتی، آن بچه‌ای که بر کول دیگری سوار است، حتی برای کارهای خرد و ریزش هم از کول او پایین نمی‌آید و باورش می‌شود که اسب‌سواری حق اوست. و آن کس هم که سواری می‌دهد، با آن که سختی و ذلت می‌کشد، اما کم کم به این وضعیت عادت می‌کند و باور می‌کند که سواری دادن تقدیر تاریخی اوست. و چاره‌ای نیست. تا جایی که رفته رفته واقعا اسب می‌شود. در معادله ستمی که در روابط فردی و اجتماعی ما حاکم است، آن که بر ما سوار است و ما که سواری می دهیم هردو مقصریم.
۵- برای من آقایان موسوی و کروبی هر دو ایده‌آلند. هر دوی آن‌ها را از نزدیک می‌شناسم. با آقای کروبی که سال‌ها در زندان شاه بوده‌ایم. حتی مدت‌ها در یک سلول بوده‌ایم. و روزها و شب‌های فشار و زندان و شکنجه را در رویای روزی که عدالت و آزادی را خواهیم دید، تحمل می‌کردیم.
آقای کروبی در زندان که بود، قلب بزرگی داشت. امکان نداشت به یکی از زندانیان توسط یک زندانی دیگر ظلمی بشود و او سکوت کند. حتما مداخله می‌کرد. من گریه او را زیر شکنجه ندیدم، اما بارها گریه او را برای ظلمی که بر کسی رفته بود، با چشم خودم دیدم.
به دوستی که در مجلس سال‌ها در کنار او بود گفتم: به من بگو آیا او هنوز مرد همان سال‌هاست و یا حالا که به قدرت رسیده، و رییس مجلس شده، فراموش کرده است؟ آن دوست گفت: هنوز همان آدم است. کسی نیست که دستگیر شود و او بشنود و پیگیر کارش نباشد. من یقین دارم که اگر آقای کروبی رای بیاورد، وضع حقوق بشر که زخم بی‌مرهم جامعه ماست، مرهمی و التیامی می‌یابد. و حیثیت از دست رفته بین‌المللی ما تا حدود زیادی اعاده خواهد شد. از طرفی او را تنها و بی‌یاور نمی‌بینم. در کنار او کسانی را می‌بینم که تهران و ایران نیمه‌مدرن امروز، از معماری کلان امثال آن‌ها به وجود آمده است. کروبی تجربه مدیریت مجلس را دارد. تجربه اصلاحات را دارد. درد کشیده است. و برای آزادی سیلی خورده است. و خوشبختانه صفر و صدی نمی‌اندیشد. و اگر به قدرت برسد، نمی‌خواهد مثل احمدی‌نژاد کشور را به دست یک جناح بسپارد. و بلد است برای حل مشکلات با جناح‌های مختلف مذاکره کند. و مذاکره در دنیای امروز رفتار شهروند متمدن است...
۶- با مهندس موسوی در سال‌های اول انقلاب آشنا شدم. در آن وقت آقای موسوی نقاشی می‌کرد و استاد تاریخ هنر در دانشگاه تهران بود و خیلی جوان بود که به نخست‌وزیری رسید. و با آن‌که بیشتر اهل نظر بود، به قول همسرش، خانم رهنورد، از وقتی نخست‌وزیر شد، روز به روز حکمت عملی‌اش بر حکمت نظری‌اش چربید. از صمیم قلب می‌گویم: اگر آقای موسوی نبود و حمایت‌هایی که از داشتن یک سینمای ملی و بین‌المللی کرد، امروزه ما صاحب این سینمای بلندآوازه در سطح جهان نبودیم. مهندس انوار و مهندس بهشتی در احیای سینمای ما نقش بنیادی داشتند، اما بدون حمایت همه‌جانبه مهندس موسوی و پیگیری او این کار عملی نمی‌شد. موسوی با آن که شخصا و قلبا مسلمان و مومن است، اما دین او، دکان کسب او نیست، و در مقام یک نخست‌وزیر، یک شخصیت ملی است. من در همان سال‌ها از دهان خودش شنیدم که در جواب متعصبی گفت: من شخصا مسلمانم. اما نخست‌وزیر ارمنی‌ها و اقلیت‌ها هم هستم. من وقتی نخست‌وزیرم، باید به منافع یک ملت بیندیشم، و نه به منافع دار و دسته و صنف و هم مرام خودم.
 از نظر اقتصادی هم مقایسه کنید دوره مهندس موسوی و احمدی‌نژاد را. در دوره مهندس موسوی یک جنگ تمام‌عیار همه‌جانبه، در وسیع‌ترین ابعادش، بر این ملت حاکم بود. اما نسل ما به خوبی به یاد دارد که با سیاست‌های اقتصادی او در بدترین شرایط تحریم اقتصادی، ما حتی دچار ده درصد تورم و گرانی دوران احمدی‌نژاد هم نشدیم. در حالی که در ٤ سال احمدی‌نژاد، ما نه‌تنها جنگ نداشتیم که بارها و بارها پول بیشتری از فروش نفت به دست آوردیم. اما با این حال با این تورم و گرانی بی‌سابقه روبرو هستیم.
 من مطمئن هستم که اگر مهندس موسوی رای بیاورد، هم اوضاع اقتصادی و هم اوضاع فرهنگی و هنری ایران بهتر از ٤ ساله گذشته خواهد شد. و منش او تنش‌های بین‌المللی را تخفیف خواهد داد. او هم تجربه دراز مدت کار عملی را در مقام یک نخست‌وزیر دارد و هم فرصت کافی برای در حاشیه نشستن و اندیشیدن به راه حل مشکلات را.
۷- بعضی‌ها از صندلی ریاست جمهوری اعتبار می‌گیرند. بعضی‌ها مثل خاتمی به آن اعتبار می‌دهند. و بعضی‌ها وقتی بر این صندلی می‌نشینند هیجان‌زده می‌شوند. مثل آقای احمدی‌نژاد که هنوز هیجان‌زده است. ٤ سال است بر این صندلی نشسته هنوز خوشحالی‌اش فروکش نکرده. هنوز شیرینی پیروزی در انتخاباتش را پخش می‌کند. و مدام از معجزه حرف می‌زند. چون فقط باید یک معجزه اتفاق بیفتد تا کسی مثل ایشان روی این صندلی بنشیند. درست نقطه مقابلش کسی چون مهندس موسوی است. او با آن که مناسب این صندلی است، اما به آن بی‌میل است. مهندس از نشستن روی این صندلی به هیجان نمی‌آید. چنان که تا ٤ سال بعد، از خودش و از معجزه‌ای که او را روی این صندلی نشانده حرف بزند. بیست سال کنار کشیدن او بهترین دلیل برای بی‌میلی او به قدرت است. به او رای بدهند، خدمتش را می‌کند. ندهند، مسئولیت را از دوشش برداشته‌اند. و او سرگرم هنرش می‌شود.
 ۸- در اوایل انقلاب او در کار هنر بود. و تمام دوستانش از هنرمندان بودند. و هر لحظه دلش در هوای بودن در آن فضاهای هنری دل‌خواهش پر می‌زد. و به همین دلیل تا از نخست‌وزیری کنار کشید، بلافاصله به جمع دوستان هنری‌اش پیوست و یکسره با آنان بود.
 اما تا وقتی در پست نخست‌وزیری بود، از هنرمندانی که حتی از دوستانش بودند و به خاطر آن که حالا او در حکومت بود، فاصله می‌گرفتند، تشکر می‌کرد. و می‌گفت: استقلال هنرمند در سایه فاصله او از حاکمان است. او می‌گفت هنرمند زبان درد مردم است. و اگر به حکومت نزدیک شود، کم‌کم شرم و رودرواسی و چشم در چشمی مانع از آن می‌شود که هنرمند نقش واقعی خودش را انجام دهد. و به وقت لازم زبان به انتقاد بگشاید. او می‌گفت: هنرمند سخنگوی ملت است، نه سخنگوی حکومت.
اگر خود من در فضای آن‌چنانی آن دوران که شما بهتر از من می‌دانید چه دورانی بود، جانم را کف دستم می‌گذاشتم و عروسی خوبان را می‌ساختم و نهادهای امنیتی مرا احضار می‌کردند و آقایی که برای ثواب بازجویی به همراه ۱۲ بازجوی دیگر در خیابان فاطمی در ساختمان وزارت کشور مشغول ثواب بازجویی کردن از من می‌شدند و فیلم عروسی خوبان را توقیف می‌کردند، این مهندس موسوی بود که فیلم را در هیئت دولت نشان می‌داد و به وزرایش می‌گفت: اگر هنرمند درد مردم را به ما نگوید تا ما خودمان را اصلاح کنیم، پس ما در کدام آینه عیب خویش را ببینیم؟
فیلم عروسی خوبان با درد و جرات من ساخته می‌شد، اما اکرانش دیگر به حمایت مهندس موسوی بستگی داشت. او مصداق بارز کسی بود که می‌گوید: من مخالف فکر توام، اما جانم را می‌دهم تا تو بتوانی حرفت را بزنی. 
۹- می‌گویند مهندس موسوی در دوران نخست‌وزیری‌اش انقلابی بود. معلوم است که بود. مگر من نبودم؟ و مگر شما، اگر هم نسل من هستید، انقلابی نبودید؟ در آن دوران از راست و چپ همه انقلابی بودند. و مگر ۳۰ میلیون مردم انقلابی نبودند که همه در خیابان‌ها ریختند و انقلاب کردند؟ چرا آلزایمر مصلحتی می‌گیریم؟ ما مردم ایران چه خوب و چه بد، در سال ۵۷ با اکثریت قاطع انقلاب کردیم و در این تجربه ۳۰ ساله از آنچه کرده بودیم ، خودمان هم عوض شدیم. امروزه چه کسی هست که بعد از این تجربه پر فراز و نشیب ۳۰ ساله، شبیه ۳۰ سال پیشش باشد؟
 مهندس موسوی هم عوض شده است. منتها او حتی عوض نشده آن دورانش نیز، از عوض شده امروزه خیلی‌ها بهتر است. او امتحان آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی‌اش را در دوران نخست‌وزیری‌اش داده است. فقط او یک اشکال دارد. و آن این است که هنوز شهید نشده. ما ملتی هستیم که تا کسی شهید نشود، قبول نیست. برای ما آزادی‌خواه کسی است که در زندان است و در حال اعتصاب غذاست. اما همین که آزاد شد، حتی اگر در حال ادامه مبارزه برای آزادی باشد، می‌گوییم کلک بود، از خودشان است.و چون ما همیشه صد در صد را می‌خواهیم، آن هم صدی که فقط در ذهن خود ما درست است، مدام به وضعیت صفر می‌رسیم. و چون نگاه تاریخی نداریم، مدام تاریخمان تکرار می‌شود. و چون نگاه علمی نداریم، تجربیاتمان را آزمایش نمی‌دانیم تا از آن قانون علمی کشف کنیم. همه چیز را بد شانسی یا خوش‌شانسی می‌گیریم. اگر انقلاب ایران را آزمایشی می‌گرفتیم که سی میلیون نگاه علمی نتیجه آن را چه درست و چه غلط بررسی می‌کند، تا حالا به قوانین خوشبختی اجتماعی خود رسیده بودیم.
چند نفر هستند که به ۸ سال اصلاحات به عنوان یک آزمایش علمی اجتماعی دیگر نگاه کنند و از آن آزمایش، قوانین حاکم بر روند حرکت در این جامعه را کشف کنند. هر چند نفر باشند، یکی از آن‌ها مهندس موسوی است. نگاه او علمی است. و به آزمایش انقلاب و اصلاحات، مثل یک آزمایش نگاه می‌کند و نه مثل یک رویا و آرمان. برای او آرمان، آزادی و عدالت است. اما انقلاب و اصلاحات، فقط یک آزمایش بزرگ اجتماعی است که باید منتظر نتایج علمی آن بود. هیچ دانشمندی به آزمایش‌هایش به دیده شکست و پیروزی و یا آرمان و ایمان نگاه نمی‌کند. و مگر بشر جز آزمایش راه دیگری برای شناخت علمی داشته است؟ و مگر شناخت جامعه جز از راه سعی و خطا و آزمایش علمی ممکن است؟آن‌ها که با انقلاب بدند، طوری غیر علمی از انقلاب حرف می‌زنند که اگر می‌توانستند یک انقلاب دیگر می‌کردند. و برای همین از آزمایش ما نتیجه لازم را نمی‌گیرند و با آن که به آزمایش ما فحش می‌دهند، دنبال تکرار همان آزمایشند. انگار انقلاب نسل ما بد بود ولی انقلاب نسل آن‌ها خوب است.
از طرفی ما ایرانی هستیم. و ما ایرانی‌ها در سود شریکیم، اما در زیان شراکتمان را به هم می‌زنیم. تا حالا یک ایرانی را دیده‌اید که خودش را در پول نفت سهیم نداند؟ اما تا حالا چند تا ایرانی را دیده‌اید که خودش را در انقلاب و به‌خصوص جنبه‌های منفی‌اش سهیم بداند؟
برای ریاست جمهوری ما یک چگوارا می‌خواهیم که ضمنا گاندی باشد و در عین حال مسلمان و شبیه حضرت علی و در عین حال سکولار و حتی لاییک که در متن همه جریانات از اول انقلاب بوده باشد، اما با هیچ کسی، دوستی و یا مراوده و یا دشمنی نکرده باشد، و خیلی هم با تجربه باشد، اما قاطی هیچ جریانی نبوده باشد. و بعد از مدتی طولانی شکنجه و اعتصاب غذا شهید شده باشد.
مگر می‌شود یک شهید آزادی و عدالت را یافت که رییس جمهور ما شود؟
۱۰- نکته دیگر نقش زن ایرانی است که همیشه از معادله سیاست کلان ما حذف شده است. من تصور نمی‌کنم به این زودی‌ها حتی وزیر زن داشته باشیم، چه رسد به این که رییس جمهورمان روزی زن باشد.متاسفانه این وضعیت در دنیای امروز فراگیر است و خاص ایران تنها نیست. جهان معاصر هنوز مردسالار است. اما در بعضی جاها این مشکل با همسر رییس جمهور حل شده است. در آمریکا که کشوری است که هنوز نهاد خانواده در آن مهم است، مردم به اوباما رای می‌دهند، اما همسر او هم بلافاصله در کنار او نقش بانوی اول را عهده‌دار می‌شود. در فرانسه همسر رییس جمهور، یک هنرمند است و نقش بانوی اول را در کنار او بازی می‌کند. در کنار مهندس موسوی خوشبختانه زن فرهیخته‌ای به نام زهرا رهنورد حضور دارد که می‌تواند این نقش را عهده‌دار شود.
در قبل از انقلاب زهرا رهنورد مشهورترین زن هنرمند مسلمان ایران بود. ما در زندان سیاسی مدام درباره یک دختر هنرمند و شجاع ایرانی حرف می‌زدیم که با جسارت و هنرش غوغا کرده است و هر روز منتظر خبر دستگیری‌اش بودیم.بعدها که انقلاب شد من یک روز در آسانسور روزنامه‌ای سوار شدم، خانمی به همراه دختر بچه کوچکی سوار آسانسور شد. به رسم آن دوران من سرم را پایین انداختم. و چشمم به کفش پاره این خانم افتاد. یک دفعه آن خانم مرا شناخت و پرسید: شما فلانی هستی؟ گفتم: بله. و او هم گفت: من هم زهرا رهنورد هستم. گفتم: خوشوقتم و رویم نشد بگویم سال‌هاست منتظر دیدار شما بودم.وقتی از آسانسور خارج شدم، فقط آن کفش پاره در نظرم بود. در آن زمان او همسر نخست‌وزیر کشور بود. امروزه من و شما کفش پاره را ملاک خوبی کسی نمی‌دانیم. از بس که عوام‌فریبانه آن را خرج کرده‌اند. اما در آن روزگار ما شیفته آن داستان حضرت علی بودیم که عده‌ای جمع شده بودند تا او را به حکومت راضی کنند و او مشغول وصله زدن به کفش پاره‌اش بود و می‌گفت: دنیایی که شما به من پیشنهاد می‌کنید، برای من بی‌ارزش‌تر از این کفش پاره است.
چنین داستان‌هایی و چنین بودنی‌هایی آتش به روح نسل ما می‌زد. اگر کفش رهنورد که زن نخست‌وزیر آن دوران بود، پاره نبود، در آن دوران جنگ، کفش ۳۰ میلیون ایرانی دیگر باید پاره می‌بود، و کسی به فکر نبود.این‌ها این‌طور می‌زیستند تا فراموش نکنند که نماینده کدام ملتند. امروزه ما نه در آن شرایطیم و نه این چیزها آتش در جان کسی می‌زند. اما انقلاب با این قصه‌هایش بود که جان نسل مرا به آتش می‌کشید و از داشتن و بودن بی‌نیازمان می‌کرد.در کنار این سادگی و بی‌میلی به دنیا که هم ویژگی رهنورد بود و هم ویژگی مهندس موسوی، یک روح ثروتمند از هنر و فلسفه و مدیریت در آن‌ها وجود داشت. و همین بود که آن‌ها را متفاوت می‌کرد. و الا خیلی‌ها هستند که ساده‌زیستند، و فقیرانه زندگی می‌کنند، اما روح‌شان از زندگی‌شان فقیرتر است.مهندس موسوی آن‌قدر هنرمند است که یک پست سیاسی او را از خود بی‌خود نکند. و با آن که مرد است، اما در کنار او زنی است که مدام حقوق زنان را به یاد او می‌آورد.ما ایرانی‌ها ۷۰ میلیون جمعیت هستیم. نیمی از ما ایرانی‌ها را زنان ایرانی تشکیل می‌دهند. آن‌ها رای می‌دهند. آن‌ها در رنج‌های ما حتی بیش از ما رنج می‌برند. اما هیچ‌گاه در سطح کلان سیاسی، نقشی برای خود نمی‌بینند. برای شرایط کشور ایران، این نقش نمادین بانوی اول ایران، آن هم در کشوری که به نهاد خانواده می‌بالد، یک گام آغازین برای حل مشکل حضور زنان در عرصه سیاسی است. و این فرصتی است که با وجود رهنورد در کنار موسوی می‌تواند ایجاد شود. در دوران قبل دختران آقای هاشمی به‌خصوص فائزه هاشمی این نقش را به شکل دیگری داشت. و خدماتی که فائزه هاشمی برای ورزش زنان انجام داد، بی‌نظیر است. اما چون او هم هنوز شهید نشده کسی نیست تا از او قدرشناسی کند..

۱۱- به مادرم زنگ می‌زنم و می‌پرسم: مادر به کی رای می‌دی؟ می‌گه: مادر جون، تو که نبودی، دیوارها نم کشید. سقف خونه ترک برداشت، رفتم سر کوچه‌مون بنایی بود. یکی داشت یک خونه‌ای رو با کلنگ خراب می‌کرد، گفتم: "آقا خدا خیرت بده. بیا این خونه رو تا سقفش نیومده روی سرمون، درستش کن."
 گفت: "خانوم من یک ... ام. کارم خراب کردنه. اگه می‌خوای خونه تو خراب کنی، بده دست من. اما اگه می‌خوای درستش کنی، برو یک مهندس پیدا کن."

 محسن مخملباف پنجشنبه   ۲٤ / ۲ / ۸۸

عکس ها











سخنرانی آقای مرعشی در مسجد جامع شهر گالیکش استان گلستان





مصاحبه مطبوعاتی آقای مرعشی و آقای مزروعی در ستاد مهندس موسوی در گرگان





سخنرانی آقای جهانگیری در گرگان





آقایان جهانگیری ،مبلغ و مهیمنی در فرودگاه مهرآباد آماده پرواز به گرکان برای سخنرانی در حمایت از آقای مهندس موسوی





احمدی‏نژاد تخریب کنندگان را تهدید کرد





 
نظرها

   ااز سايت تابناك 3خرداد 1388 ،   .88/03/03
مهندس ميرحسين موسوي خطاب به مردمي كه خواهان تغيير روندهای موجود هستند و ادامة وضعیت کنونی را در راستای تحقق آرمان‌های انقلابشان نمی‌یابند،گفت: مردمي كه بخواهند مي‌توانند روندهاي موجود را تغيير دهند.
به گزارش "كلمه" متن كامل اين پيام به شررح زير است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با اهدای سلام و درود خالصانه به همة شما عزیزان. همزمانی برنامة سفر انتخاباتی من به اصفهان با این همایش موجب شده است توفیق حضور در جمع شما و در کنار برادر گرامي‌ام جناب حجت‌الاسلام سیدمحمد خاتمی را نداشته باشم و از همین روست که از فرصت به دست آمده استفاده کرده و چند کلمه‌ای در خصوص این روز بیاد ماندنی بیان می‌کنم.
گرامیداشت دوم خرداد، بزرگداشت عزم آگاهانة مردم ایران برای تعیین سرنوشت خویش است. مردمی که برای پاسداشت اصولی که برخاسته از مطالبات برحقشان در طی انقلاب اسلامی بود بپاخاستند و اصلاح وضع موجود را برای دستیابی به وضع مطلوب‌خواهان شدند. آنگاه که موج شرکت گستردة مردم در انتخابات آغاز شد، آنچه تعیین کننده شد نه تبلیغات گسترده و جهت‌دار رسانه‌های رسمی، بلکه تصمیم یکایک شهروندان برای ایجاد تغییر و تحول بود. دوم خرداد نشان داد که مردمی که بخواهند، می‌توانند، و این همان میراث گران‌بهایی است که از رهبری امام عزیزشان بیادگار دارند و در طی سالیان دشوار دفاع از این مرز و بوم، سرمایة بی‌همتایشان بود.
اینک زمانة آن فرارسیده است که بار دیگر، همة کسانی که بهروزی خود و جامعة خود را در تغییر روندهای موجود می‌دانند و ادامة وضعیت کنونی را در راستای تحقق آرمان‌های انقلابشان نمی‌یابند، عزم خویش را جزم نموده و نشان دهند که آن میراث گران‌بها، هنوز هم در راهگشایی بسوی امید، بکار می‌آید و ایران عزیز، شایستة دستیابی هرچه بیشتر و سریعتر به آزادی، عدالت، استقلال و پیشرفت است.
از خداوند مهربان برای همة شما آرزوی توفیق و کامیابی روزافزون خواهانم.
خدمتگزار کوچک شما
میرحسین موسوی
دوم خردادماه 88



   از سايت تابناك 3خرداد 1388 ،   .88/03/03
اعتراض جمهوری سفر احمدی‏نژاد به خرمشهر
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

پخش خبر و تصوير حضور رئيس جمهور در اجتماع مربوط به سالروز آزادي خرمشهر از رسانه ملي ديروز اعتراض بسياري از مردم را برانگيخت .

اين قبيل اقدامات در دوران تبليغات رسمي نامزدها براساس ماده 68 قانون انتخابات رياست جمهوري ممنوع است .



   .از سايت تابناك 3خرداد 1388 ،   .88/03/03
ميرحسين در نخستين برنامه تلويزيوني؛
مي‌توان کشوري آباد، شاد و قوي داشت
يکي از شعارهاي من اين است که چه اغنيا، چه دولت، چه کارآفرينان، چه کارخانه‌داران و چه کساني که دستشان به ثروت‌ها و امکاناتي است، همه بايد مدافع منافع مستضعفان باشند. منفعت همه دولت‌ها، کارخانه‌داران و همه اغنيا در اين است که به هم کمک کنيم.
میرحسین موسوی با حضور در قاب تلویزیون، سرانجام به غیبت خود پایان داد و رو در رو با مردم از انگیزه‌هایش برای حضور در انتخابات سخن گفت و با اشاره به نقدهایش به دولت نهم، گفت: می‌توان کشوری آباد، شاد، قوی با سیاست خارجی نیرومند داشت و از همه‌ آرمان‌های شهدا در سطح بین‌المللی و داخلی دفاع کرد.

به گزارش «تابناک»، مهندس موسوی در این برنامه‌ که از شبکه یک سیما پخش می‌شد، با ابراز خوشحالی از این گفت‌وگو بیان کرد: خوشحالم که دوباره در بین شما هستم و می‌توانم با شما صحبت کنم.

او با گلایه‌ای ظریف از صدا و سیما افزود: هر چند مدت‌هاست پس از پایان یافتن وظایفم در دولت، از سال 68 امکان نداشته از طریق رسانه‌ ملی گرد هم باشیم و با هم صحبت کنیم که البته این موضوع به دلیل محدودیتی است که برای تصویر بنده وجود داشته است، با وجود این، در این مدت، بنده به هیچ وجه از شما دور نبوده و با شما در مغازه‌ها، کوچه، خیابان، روستاها، شهرها، مساجد، کارخانه‌ها، کوهپیمایی‌ها و راهپیمایی‌های عظیم و در فراز و نشیب‌ها بوده و حضور داشتم.

موسوی با ابراز امیدواری نسبت به اینکه رسانه ملی در اختیار همه ملت باشد، از جمله آرمان‌ها و آرزوهای خود را این دانست که مردم از راه رسانه ملی و نظایر آن، بتوانند دوستی‌ها را تقسیم کرده، صحبت کنند و دور هم باشند، تبادل نظر داشته باشند و همچنین مشکلات را بهتر حل کنند.

میرحسین موسوی با اشاره به اینکه از امکاناتی همچون پول نفت در آستینم برخوردار نبودم که آن را بین شما پخش کنم، با تشکر از مردم برای استقبال از حضورش در شهرهای گوناگون گفت: در یکی دو ماه اخیر بنده به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری و خدمتگزار مردم در شهرهای گوناگون حضور پیدا کردم که جا دارد از پیشوازی مردم تشکر کنم و البته می‌دانم که حضور شما در صحنه به دلیل این امکانات و وسایل نیست بلکه به دلیل احساس مسئولیتی است که در برابر انقلاب اسلامی دارید.

نخست وزیر دوران دفاع مقدس با تشکر از سید محمد خاتمی گفت: بنده همواره ایشان را به عنوان فردی که اهتمامی خاص به صیانت از آزادی‌های تصویب شده در قانون اساسی دارند، در نظر دارم که نشان‌دهنده‌ روح صلح‌طلبی و آرامش‌طلبی و وسعت بخشیدن ارتباطات با خارج هستند و سرمایه‌ بزرگی برای کشور ما به شمار می‌روند.

وی همچنین با تشکر از خانواده معظم شاهد و ایثارگر، گفت: آنها میراث گران بهایی هستند که در راه انقلاب رنج‌های بسیاری کشیده‌اند. بنده همواره در جلوی این خانواده‌ها سر تعظیم فرود آورده و خود را مدیون آنها می‌دانم.

همچنین به گزارش قلم‌نیوز، میرحسین موسوی با بیان این‌که با کمال احترام به بقیه‌ رقبای انتخاباتی، نقد و صحبت در آستانه‌ انتخابات، طبیعت یک انتخابات آزاد و خوب در کشور ماست، گفت: انتخابات زمینه‌ای را فراهم می‌کنند تا بتوانیم به نقد وضعیت موجود بپردازیم و نگاهی به آینده داشته باشیم. در آستانه‌ انتخابات یک نوع حساسیت فراگیر و گسترده‌ای در کشور ما نسبت به مسائل مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد می‌شود و مردم به گذشته خود نگاه می‌کنند. فرصتی پیش می‌آید که در آن مردم به این موضوع بیندیشند که آیا با شرکت در انتخابات، وضع را تثبیت می‌کنند یا امکان دگرگونی را فراهم می‌کنند؟ این نعمت بزرگی برای انقلاب اسلامی به شمار می‌آید.

این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری افزود: مردم ضمن بیان مسائل منطقه‌ای، مسائل ملی خود را نیز مطرح می‌کنند. مثلا در سفر به شمال کشور بحث بر این بود که در حالی که برنج‌های کشاورزان گیلانی در انبارها باقی مانده، برنج پاکستانی با قیمتی ارزان‌تر در بازارهای رشت به فروش می‌رسد. یا مثلا در حالی که پرتقال‌های کشور روی درخت باقی مانده، پرتقال‌های خارجی در کشور وجود دارد که این موضوع باعث ورشکستگی باغداران ما می‌شود.

وی ادامه داد: بیان این‌گونه مسائل به این دلیل است که این مشکلات می‌تواند عمومیت پیدا کند؛ یعنی نباید تنها مسائل را در مشکلات کشاورزی دید. این مشکلات مربوط به کل صنعت و اقتصاد ملی ماست که از این دشواری‌ها رنج می‌برد.

وی به سفر استانی‌اش به استان اراک اشاره کرد و گفت: استان اراک استان صنعتی ماست، اما بنده در سفر خود دیدم که با مشکلاتی در رابطه با صنایع دولتی همچون آلومینیوم‌سازی، ماشین‌سازی و آذراب اراک که از جمله افتخارات دولت در دوران دفاع مقدس به شمار می‌آید، روبه‌رو شده است. در آن زمان، با وجود درآمدهای جنگی، ما با صد هزار دلار توانستیم این کارخانه را با همت مدیران قوی در کشور ایجاد کنیم، اما امروز این کارخانه‌ها در معرض خطر قرار گرفته، کارگرها کار را رها کرده، کارخانه‌ها دچار مشکل شدند، کارگران حقوق معوقه خود را دریافت نکرده و بالاترین نرخ بیکاری در کشور حاصل شده است؛ این موضوع تنها مربوط به کارخانه‌های دولتی نیست.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتقاد از نحوه اجرای اصل 44، این شیوه اجرا را موجب این دانست که به این منظومه‌ دقیق، همه‌جانبه نگریسته نشود. اکنون بیکاری گسترده‌‌ای در استان‌های صنعتی هست که با تحقیق می‌توان آمار آن را به خوبی درآورد. بنده هنگامی که در مسجد ساوه قصد صحبت داشتم، دیدم که بیشتر قشری که در آن مسجد بزرگ با وجود فشردگی دور هم جمع شده بودند، قشر کارگری بودند که از حقوق معوقه و اخراج ناراحت بودند و برخی از سرمایه‌گذارها گلایه داشته و طبیعی است که در این شرایط عصبانی باشند. بنده خطاب به آنها گفتم که خود سرمایه‌گذارها نیز به دلیل روشن نبودن فضای کسب و کار در کشور متضرر شده و امکان کسب و کار ندارند؛ یعنی هم کارفرمایان و هم کارگران دچار مشکل شده‌اند. این مسائل، مسأله‌ اصلی ملت ماست و مسأله‌ کوچکی به شمار نمی‌آید، چرا که دود آن، تنها به چشم یک کارگر نمی‌رود. اگر تنها این موضوع رخ می‌داد، باز هم یک مشکل بزرگ بود.

میرحسین موسوی در ادامه اظهار کرد: همیشه ما از مسائل فرهنگی بد در جامعه و بداخلاقی‌ها و اعتیاد می‌نالیم، اما این در حالی است که می‌توان از دید اقتصاددانان مستقل، رابطه‌ معناداری را بین اعتیاد و مشکلات بیکاری پیدا کرد. در این شرایط می‌بینیم که دلایل بسیاری از مشکلات اجتماعی ما در کجاست که مهمترین آن بحث اقتصادی است که به آن خوب پرداخته نمی‌شود. اگر دولت‌ها نتوانند به این‌گونه مسائل عمده پرداخته و آن را حل کنند طبیعی است که در بقیه مسائل مشکل داشته باشیم. نمی‌شود در این کشور مشکلات فرهنگی را حل کرد، اما مشکلات بیکاری را حل نکرد. نمی‌توان بداخلاقی‌ها را حل کرد و از جوانان خواست که در زمینه خلق خلاقیت‌ها فعالیت کنند اما برایشان تصویر درست و دورنمای روشنی از آینده ترسیم نکرد. این مسائل به یکدیگر ارتباط دارند.

وی ادامه داد: یکی از مهمترین مسائل، احساس ناامنی است. این احساس تنها در این صورت که دزد جنایتکاری اسلحه‌ای را روی سینه ما بگذارد به آدم دست نمی‌دهد، بلکه همین جوان‌های درس خوانده اعم از دختر و پسر هنگامی که دورنمای روشنی از زندگی‌شان نمی‌بینند یا شرایط بازار کار را نقد می‌کنند و فارغ‌التحصیلان را می‌بینند و از سوی دیگر زمینه‌های شغلی کم و تبعیض و رانت‌خواری و سفره‌پروری و مقررات گزینشی و تبعیضی برای استخدام به جای شایسته‌سالاری می‌بینند، دیگر احساس امنیت نمی‌کنند. به همین دلیل یکی از شعارهای بنده، رهایی از ترس و آزادی از ترس است؛ ترس تنها به معنای جسمی نیست بلکه باید آرامش روانی در جامعه ایجاد شود. این امر حاصل نمی‌شود مگر آن‌که مهمترین اهتمام دولت به حل مسائل اقتصادی باشد.

میرحسین موسوی به زندگی امیرکبیر اشاره و اظهار کرد: بنده همیشه امیرکبیر را جزو شهدای انقلاب می‌دانم و همیشه برای او فاتحه می‌خوانم و او را یاد می‌کنم. یکی از مهمترین کارهای امیرکبیر ایجاد اشتغال، کارآفرینی و فرصت دادن به ابداعات داخلی بود.

بنا بر این گزارش، موسوی در ادامه اظهار داشت: بدون حل این مسائل نمی‌توانیم مدیریت جهانی داشته باشیم. ما مجبوریم با مدیریت داخلی مشکلات خود را حل کنیم تا بتوانیم به سمت اهداف بلندتری برویم. ما موقعی می‌توانیم از برادران لبنانی‌مان حمایت کنیم که خودمان در داخل قوی باشیم. هنگامی می‌توانیم از آرمان‌های فلسطین دفاع کنیم که خودمان قوی باشیم و موقعی می‌توانیم دست دراز کنیم تا در آمریکای لاتین فعال باشیم که در رابطه با همسایه‌های عزیز خود که جای پای محکمی داریم و مذهب و بازارهای مشترکی با ما دارند، فعال شده باشیم و عمق استراتژیکی را برای کشور تأمین کرده باشیم.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه تأکید کرد: در صورتی می‌توانیم با اهداف و طمع‌ها در خلیج فارس مقابله کنیم که از عمق استراتژیک خود در شمال و شرق کشور یعنی قفقاز، افغانستان و پاکستان بهترین بهره را بگیریم، نه این‌که دست خالی برویم و خیال‌پردازی کنیم.

میرحسین موسوی ادامه داد: در این شرایط، اکنون شاهد تورم 25 درصدی در کشور هستیم. در مقابل گفته می‌شود که تورم را کنترل کرده و تورم رشد نمی‌کند. این در حالی است که 25 درصد تورم یعنی 25 درصد قدرت خرید مردم در سال پایین آمده است. برای فردی که دارای مال و املاک است، این امر مهم نیست، اما برای مردمی که برای همان سفره‌ کوچکشان نمی‌توانند کاری کنند و زیر خط فقرند، مشکلات فراوانی را ایجاد می‌کند. بنده ظن این موضوع را دارم که وزارت رفاه به دلیل این موضوع تعداد قشرهای زیر خط فقر را اعلام نمی‌کند تا این مسائل را بپوشاند. این در حالی است که بنا بر قانون باید این آمارها مطرح شود تا همه مسئولان به دنبال رفع این مشکل باشند.

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر، مسأله‌ بیکاری از مشکلاتی است که در ذهنیت و احساس مردم اثر می‌گذارد. این امر جزو خواسته‌هایی است که از همه دولت‌ها می‌شود. بنده در مقطع مسئولیتم این موضوع را به خوبی لمس می‌کردم. در آن زمان، هنگامی که مسئولان کشورهای گوناگون دور یکدیگر جمع می‌شدند، نخستین رجزخوانی‌شان مربوط به نرخ تورم در کشورشان بود. از این روی، باید مسأله کنترل تورم جزو اولویت‌های نظام ما باشد و در کنار آن مسأله بیکاری اولویت دیگری است که باید به آن توجه شود.

موسوی گفت: مسأله بیکاری امری است که باعث ایجاد چنین وضعیتی در جنوب شهر و شهرهای فقیر و روستاهای فقیر می‌شود و به دنبال آن، مهاجرت و حاشیه‌نشینی رخ می‌دهد. بنده به دلیل وجود این مسائل اصلی وارد صحنه شدم.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: این مشکلات حل نمی‌شود مگر آن‌که دولت قویا قانون را رعایت کند و گریز از قانون نداشته باشد. باید دولت، دولت برنامه‌ریز باشد، نه آن‌که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را تعطیل کند. باید به مردم قول دهد که کارها جز از راه نظام برنامه‌ریزی دقیق که بر هزینه‌های دولت نظارت دارد و جلوی تصمیم‌گیری‌های فردی و صدقه‌ای را می‌گیرد امکان‌پذیر نیست. این امر هنگامی رخ می‌دهد که بانک‌های مستقل و بانک مرکزی مستقل داشته باشیم یا در حد پایین‌تر بانک‌ها در چهارچوب قانونی به وظایف خود رفتار کنند. این در حالی است که اکنون شورای عالی پول و اعتبار با هجده شورای بسیار حساس از سوی دولت تعطیل شده‌اند که نتیجه آن این است که بانک‌ها حیات خلوت دولت شده‌اند. در این شرایط، نمی‌توان انتظار داشت که بانک مرکزی از قدرت خرید مردم و ارزش پول ملی ما که جنبه‌ حیثیتی دارد حمایت کند.

این کاندیدای ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را حفظ کنیم و به راه شهدا برگردیم، در سطح جهانی آبرو داشته و کشوری نیرومند همان‌ گونه که مقام معظم رهبری فرمودند که کشور با اقتصاد پیشرفته، ایران پیشرفته و همراه با عدالت داشته باشیم، مجبوریم اولویت‌ها را عوض کنیم. به جای آن‌که بیشتر به چیزهای گوناگون، پراکنده و بدون برنامه بپردازیم، به مسائل اصلی بپردازیم. پرسش من این است که چرا پروژه‌های اساسی کشور که می‌تواند اقتصاد را زیر و رو کند و اشتغال دایم ایجاد کند و باعث عزت ما شود ،متوقف شده و در این حالت برای پروژه‌های کوچک، پول‌های بسیاری توزیع می‌شود که تنها یکی از نتایج آن ایجاد تورم در سطح کشور است.

میرحسین موسوی اضافه کرد: امیدوارم در آینده با ثروت ملی و نیروی کار عظیم، مشکلات کشور حل شود. کشور ما دارای امکانات وسیعی است که به قول آقای عالی نسب، یکی از مشاوران دوران جنگ، سرنوشت ایران فقر نبود و فقر نیست. اگر مشکلی هست، از مدیریت ماست. ما باید اصلاحات را در سیاست خود و در تمام مجموعه‌های سیاست اعمال کنیم، چرا که با پرداختن درست به مسائل می‌توانیم از این امکانات در راستای بهروزی و پیشرفت مردم استفاده کنیم و به مشکلات خود غلبه کنیم. انشاءالله با کمک همه مردم و همه قشرها به‌ ویژه قشرهای زحمتکش کشور این مسائل حل شود.

وی در ادامه به بیان یکی از شعارهای خود پرداخت و گفت: یکی از شعارهای من این است که چه اغنیا، چه دولت، چه کارآفرینان، چه کارخانه‌داران و چه کسانی که دستشان به ثروت‌ها و امکاناتی است، همه باید مدافع منافع مستضعفان باشند. منفعت همه دولت‌ها، کارخانه‌داران و همه اغنیا در این است که به هم کمک کنیم. اگر فردی که داراست و دستش به دهنش می‌رسد همنشین فقرا نباشد، به کشور خدمت نمی‌کند، اما آن کارخانه‌دار و کارآفرینی که ثروت خود را به کار می‌گیرد تا به اقتصاد ملی کمک کند، دوست قشرهای مستضعف ماست. البته اکثریت کارآفرینان ما در این جهت حرکت می‌کنند.

موسوی در پایان خاطرنشان کرد: انشاءالله همه دولت‌ها و قشرهای موجود در جامعه به این فکر باشند که می‌توان کشوری آباد، شاد، قوی با سیاست خارجی نیرومند داشت و از همه آرمان‌های شهدا در سطح بین‌المللی و داخلی دفاع کرد.




   از سايت تابناك 3خرداد 1388 ،   .88/03/03
تکذیبیه دفتر آيت الله بهجت درباره احمدي نژاد
همچنين ايشان در ديدار با رئيس دولت نهم كه مدت زيادي هم به طول انجاميد براي احمدي نژاد دعا كردند كه خداوند بر حسن حال شما بيفزايد. طبق اعلام اين رسانه ها رئيس جمهور حداقل سه بار با مرحوم آيت الله بهجت ديدار داشته است كه آخرين اين ديدار در سال 1386 بود .
يكي از اعضاي دفتر مرحوم حضرت « آيت الله بهجت » از تكذيب اخبار منتشره توسط خبرگزاري فارس و سايت هاي حامي دولت درباره حمايت ايشان از آقاي احمدي نژاد خبر داد.

به گزارش قلم نيوز اكبري يكي از اعضاي دفتر آيت الله بهجت با اشاره به اين كه دفتر در حال آماده كردن تكذيبيه اخبار منتشره از سوي خبرگزاري فارس است به خبرنگار اين سايت گفت : آيت الله بهجت رحمه الله عليه در طول زندگي با عزت شان از هيچ كس (مسئولان سياسي ) حمايت نكردند بلكه آنها را نصحيت و موعظه مي كردند. او با اشاره به اخبار منتشره مبني بر حمايت آيت الله بهجت از عملكرد احمدي نژاد توضيح داد : اين مساله نه در قالب حمايت بود و نه مخالفت ! ما خبر خبرگزاري فارس را مبني بر سخنان آيت الله العظمي بهجت درباره دولت تكذيب كرديم . ايشان درباره مسئولين نظر خاصي نداشتند.

اين در حالي است كه خبرگزاري فارس و سلسله سايت هاي دولتي به نقل از غلامحسين الهام اعلام كرده اند : آيت الله بهجت جلسه احمدي نژاد در سازمان ملل را اعتلاي اسلام مي دانست .

همچنين ايشان در ديدار با رئيس دولت نهم كه مدت زيادي هم به طول انجاميد براي احمدي نژاد دعا كردند كه خداوند بر حسن حال شما بيفزايد. طبق اعلام اين رسانه ها رئيس جمهور حداقل سه بار با مرحوم آيت الله بهجت ديدار داشته است كه آخرين اين ديدار در سال 1386 بود .

اين اخبار را رسانه هاي حامي احمدي نژاد در حالي چند روز بعد از رحلت حضرت آيت الله بهجت منتشر كرده اند كه پيش تر بسياري از بزرگان نظام و سران احزاب تاكيد كرده بودند رسانه ها بايستي در تبليغ يا حمايت شان نسبت به يك نامزد انتخاباتي اخلاق را رعايت كنند



   از سايت تابناك 3خرداد 1388 ،   .88/03/03
ایرنا به نقل از فائزه هاشمي: احمدي‌نژاد خود را امام‌زمان مي‌داند
فائزه هاشمي با اشاره به برخي فعاليت‌هاي خود در دوم خرداد سال 76 گفت: ما سخنراني مي‌کرديم و اتفاقاتي را که در دوره سازندگي افتاد براي مردم ذکر مي‌کرديم. همچنين وقايع مثبت، رشد و آباداني را به ياد مردم مي‌آورديم و از آنان مي‌خواستيم براي ادامه يافتن خاطره‌ها به محمد خاتمي راي دهند. وي با بيان اينکه الان هم مي‌خواهيم نکبت موجود از بين برود گفت که نياز به يک تغيير و شروع دوم خردادي داريم تا در روز 22 خردادماه پيروزي خود را جشن بگيريم.
خبرگرارش دولت مدعی شد: فائزه هاشمي رفسنجاني با بيان اينکه نمي‌توان در تعيين سرنوشت جامعه شرکت نکرد اما انتظار معجزه داشت بر حمايت از ميرحسين موسوي پافشاري کرد و گفت: اگر در دوره آتي انتخابات رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد دوباره رييس‌جمهور شود خود را امام‌زمان مي‌داند.

به گزارش خبرنگار سياسي ايرنا، فائزه هاشمي که در مراسم بزرگداشت دوم خرداد و در جمع جوانان حاضر در ورزشگاه 12 هزار نفري آزادي سخن مي‌گفت، با بيان اينکه نمي‌توان فرصت‌سوزي کرد و سپس مدعي بود، گفت: اگر احمدي‌نژاد دوباره پيروز شود امر بر او مشتبه مي‌شود و خود را امام زمان مي‌داند و خطاهاي گذشته را با قدرت بيشتري ادامه مي‌دهد.

حاضران در اين مراسم با شنيدن اين سخنان فرياد زدند نه نمي‌خواهيم.
فائزه هاشمي با اشاره به برخي فعاليت‌هاي خود در دوم خرداد سال 76 گفت: ما سخنراني مي‌کرديم و اتفاقاتي را که در دوره سازندگي افتاد براي مردم ذکر مي‌کرديم. همچنين وقايع مثبت، رشد و آباداني را به ياد مردم مي‌آورديم و از آنان مي‌خواستيم براي ادامه يافتن خاطره‌ها به محمد خاتمي راي دهند.
وي با بيان اينکه الان هم مي‌خواهيم نکبت موجود از بين برود گفت که نياز به يک تغيير و شروع دوم خردادي داريم تا در روز 22 خردادماه پيروزي خود را جشن بگيريم.
فائزه هاشمي با اشاره به اينکه توسعه دموکراسي و بلوغ سياسي نياز به تلاش و گذر زمان دارد، افزود: با قهر، دلتنگي و گله‌‌مندي نمي‌توان به مشکلات فائق آمد و توسعه را سبب شد.
وي ادامه داد: نمي‌توان در تامين سرنوشت جامعه شرکت نکرد و انتظار معجزه داشت.
فائزه هاشمي با اشاره به حضور دو نامزد در جبهه اصلاحات تصريح کرد: در انتخابات رياست‌جمهوري سال 84 نيز متاسفانه اصلاح‌طلبان با تعدد نامزدها فرصت استثنايي خود را از بين بردند در حالي که آنان با داشتن 17 ميليون راي در مقابل 11 ميليون راي اصولگرايان پيروز بودند.
وي همچنين اظهار داشت: بايد به آمارها و نظرسنجي‌ها نگاه کنيم و به نظر مي‌رسد راي اصلاح‌طلبان باز هم بيش از اصولگرايان است و اگر اين فرصت را از دست دهيم باز چند سال ديگر بايد دور هم جمع شويم و بر شکستي که خودمان بر خودمان تحميل کرده‌ايم افسوس بخوريم.
به گفته او کروبي و موسوي هر دو از چهره‌هاي قابل احترام اصلاح‌طلبان هستند و بايد تا زمان انتخابات رفاقت خود را حفظ کنند تا ميدان را به رقبا ندهند.
وي به اين دو نامزد اصلاح‌طلب توصيه کرد: نبايد رقيب را اشتباه گرفته و به جان هم بيفتيم.
دختر هاشمي با بيان اينکه برخي مي‌گويند چرا ميرحسين حرف جديدي نمي‌زند يا اينکه معتقدند موسوي نسخه جديد احمدي‌نژاد است گفت که اين حرف‌ها بر اثر نداشتن مطالعه است.
وي اظهار اميدواري کرد که با نزديک شدن به زمان برگزاري انتخابات اصلاح‌طلبان با يک کانديدا در انتخابات حاضر شوند.

فائزه هاشمي در پايان خاطرنشان کرد: همه بايد با توجه به شعار هر ايراني يک ستاد تلاش کنيم اطرافيان و دوستان خود را پاي صندوق‌هاي راي بياوريم و پس از پيروزي در بيست و دوم خردادماه همين جا جمع شويم.



   به نقل از سایت تابناک 3 خرداد 1388 ،   .88/03/03
افشاگري پدر داماد احمدي‌نژاد درباره دولت نهم
احمد خورشيدي، دبيرکل جبهه خدمتگزاران، که انتقادات گاه و بيگاه و گاهي تند او از محمود احمدي‌نژاد بيش از دبيرکلي اين جبهه نام او مطرح کرده است، در گفتگويي که در شماره امروز روزنامه اعتماد ملي به چاپ رسيده، ضمن اينکه صراحتاً ندامت خود را از حمايتهاي گذشته‌اش از محمود احمدي‌نژاد ابراز داشته‌، درباره نحوه ورود بسياري از عناصر به اين دولت پس از شکل‌گيري آن و روابط موجود بين اطرافيان احمدي‌نژاد دست به افشاگري زده‌است.

به گزارش آفتاب، او پدر مهدي خورشيدي، تنها داماد رئيس‌جمهور است که با 14 سکه بهار آزادي، تک دختر احمدي‌نژاد را به عقد خود درآورد. احمد خورشيدي حاضر به برگزاري مراسم عروسي پسرش در سالن نهاد رياست جمهوري ‌نشد و به صورت شخصي با اجاره سالني ساده، آغاز زندگي پسرش با دختر رئيس‌جمهور را اعلام کرد، هر چند که بعدها شنيده شد که عروسي پسر احمدي‌نژاد با دختر مشايي در سالن نهاد برگزار شده‌است.

احمد خورشيدي از بزرگترين حاميان احمدي‌نژاد در سال 84 بود، اکنون چه شده است که در مورد ايشان سکوت کرده‌ايد؟

پس از قطعي شدن پيروزي احمدي‌نژاد در انتخابات 84، نهاد موقت رياست‌جمهوري در محل مجلس سابق تشکيل شد و من به همراه آقاي بيادي و چمران از اولين افرادي بوديم که در آنجا مستقر شديم. ما مشکلات زيادي در آنجا داشتيم؛ احساس مي‌کرديم افراد فرصت‌طلب به آنجا مراجعه مي‌کنند و مي‌خواهند پست‌هاي مهم و حساس را در اختيار بگيرند، رايزني‌هاي شديدي هم مي‌کردند.

رايزني‌ها با محمود احمدي‌نژاد صورت مي‌گرفت؟

متاسفانه داوود احمدي‌نژاد برادر رئيس‌جمهور دخالت‌هاي غيرمسوولانه زيادي در امور داشت و به‌نوعي خود را بزرگ‌ترين سهامدار اين برد مي‌دانست لذا شروع به‌ انجام کارهاي بسيار بدي کرد که از يک انسان و يک مسلمان بعيد و دور از انتظار است. داوود احمدي‌نژاد براي افراد پرونده‌سازي مي‌کرد و به نحوي فضا را عليه همه نيروها تنگ کرد که ماندن در آن مکان براي خيلي افراد که من هم جزوشان بودم، ديگر مناسب نبود.

آيا اکنون از تلاش‌هايتان در سال 84 پشيمان هستيد؟

بله، من در آن زمان به مدت 4 ماه به‌دليل مشکلات شيميايي خانه‌نشين شدم. من هم مانند مردم و نخبگان، ايرادات را مي‌بينم و درک مي‌کنم. تلاش‌هاي ما براي پيروزي احمدي‌نژاد از 2 يا 3 سال قبل از انتخابات آغاز شده بود و مي‌خواستيم که او بر سر کار آيد خودش هم مي‌داند، اکنون پشيمان هستيم و احساس مي‌کنم کار بدي کردم.

من 54 سال دارم و از سوي هيچ‌کسي تحريک نمي‌شوم. من از جواني در کار سياسي بودم، در زمان شاه نيز به مبارزه با ظلم‌هاي اين رژيم پرداختم. بنابراين عقلم به تشخيص خوب و بد مي‌رسد. متاسفانه اظهارنظرهاي بدي مي‌کنند البته اين آقايون همواره در مورد همه، اينچنين قضاوت‌هايي مي‌کنند.

اما داوود احمدي‌نژاد از سمت بازرسي رياست‌جمهوري عزل شد.

خوشبختانه عامل مشکلات نهاد که برادر محمود احمدي‌نژاد بود به دستور رئيس‌جمهور عزل شد و حتي احمدي‌نژاد دستور داده بود که اخوي ايشان اصلاً به نهاد وارد نشود. همه اين موضوع را مي‌دانند. من براي رضاي خدا کاري کردم و اکنون هم درصدد انجام وظيفه خودم هستم.

اکنون وظيفه خود را چه مي‌دانيد؟

وظيفه ما روشنگري و آشنا کردن جامعه با خوبي‌ها و بدي‌هاي موجود است. نخبگان وظيفه دارند تا ضمن نقد منصفانه دولت، فضا را براي راي‌گيري پرتعداد و پرنفر با آمار بسيار خوب فراهم کنند البته موانع، ناباوري‌ها و ذهنيات منفي هم وجود دارد و مردم مي‌خواهند بدانند نتيجه 30 سال راي دادن چه شده است.

گرايش شما به سمت کدام کانديدا است؟ شنيده مي‌شود از آقاي رضايي حمايت مي‌کنيد؟

نظر من در مورد تمام کانديداهاي تاييد شده به غير از احمدي‌نژاد مثبت است. اما دوست دارم رضايي در اين منصب باشد.

چرا؟

رضايي را از سال‌هاي 51 و 52 مي‌شناسم. او در آن سال‌ها به تازگي از زندان آزاد شده بود. او را به عنوان دانش‌آموز روشنفکري مي‌شناختم که در مقابل رژيم ايستاده بود و در جنوب به عنوان سمبل مبارزان مطرح بود و پس از آن نيز خدمات زيادي را به ثمر نشاند و بارها تا مرز شهادت پيش رفت.

در پرونده ساواک اجازه تير داده شده بود يعني هر کجا رضايي را ديدند به او تير بزنند، بنابراين براي مدتي متواري بود اما در همان زمان هم فعاليت سياسي مي‌کرد و اميد مي‌داد. رضايي از موسسان «منصورون» بود که بعد از انقلاب به مجاهدين انقلاب اسلامي تغيير نام داد من هم در آن تشکيلات حضور داشتم.

در زمان تشريف‌فرمايي امام (ره) به وطن، رضايي مسوول حفاظت محافظان امام بود 60 هزار نفر را سازماندهي کرد و عملکرد خوبي داشت. پس از آن با حکم امام(ره) در سپاه مشغول به خدمت شد. 3 کودتا را در زماني که مسوول اطلاعات سپاه بود، کشف کرد و در زماني که مناطق بحراني مثل سيستان ‌و بلوچستان، کردستان ترکمن‌صحرا و خوزستان به بحران کشيده شد، آقا محسن در مقابله با بحران‌آفرينان زحمات زيادي کشيد که اين زحمات، سازماندهي شده، پرحجم و موثر بود.

آقا محسن فرمانده بلامنازع جنگ بود و حضرت امام هم در بسياري موارد روي ايشان حساب مي‌کرد. علت دوبار نخست‌وزيري موسوي، پافشاري محسن رضايي بود که به امام فرموده بود که موسوي بايد بماند تا دولت و سپاه بتوانند از کشور دفاع کنند. بعدها در هر مرحله‌اي از انقلاب، آقا محسن وظيفه خود را به خوبي انجام داده است. او انسان خوش‌فکر با ديد باز است و مستبد و دگم نيست.

آقا محسن نيروشناس خوبي است و گاهي اوقات افراد در اطراف ايشان با هم متضاد هستند و نشان مي‌دهد که رضايي از افراد با افکار مختلف استفاده کرده است که نقطه مشترک آنها شايستگي آنهاست. از سوي ديگر رضايي يک شخصيت بين‌المللي است و تمام دنيا او را مي‌شناسند. در زماني برخي آقايان مي‌خواستند که رضايي فرمانده سپاه نباشد اما امام فرمودند که آقا محسن شخصيت بين‌المللي است و چطور مي‌توانم در زمان جنگ، فرمانده را عوض کنم.

در مورد کانديداهاي ديگر چگونه قضاوت مي‌کنيد؟

مهندس موسوي و کروبي از استوانه‌هاي کشور هستند و نمي‌توان آنها را با برخي‌ها مقايسه کرد. کروبي 13 تا 14 سال از عمر خود را در زندان سپري کرده و از مبارزان بسيار مقاوم زمان شاه بوده است. مهندس موسوي هم از زحمتکشان و مبارزان بود و نمي‌توان آنها را با احمدي‌نژاد مقايسه کرد. مقايسه اينها مانند مقايسه جنس درجه اول با درجه سوم است. البته احمدي‌نژاد هم نقاط مثبتي دارد. اما معتقدم بر 3 گزينه ديگر بهتر مي‌توان سرمايه‌گذاري کرد. حضرت آقا هم مخالف هيچ‌کدام از اينها نيست و شوراي نگهبان هم آنها را تاييد کرده است.

يعني شما تمام مشکلات را متوجه رئيس‌جمهوري مي‌دانيد؟

هرکس رئيس‌جمهور شود، مشکلاتي دارد و اين مشکلات به صورت ذاتي در پست رياست‌جمهوري وجود دارد. دليل آن هم نداشتن حزب قدرتمند است تا بتواند نيروهاي کافي تربيت کرده و در اختيار رئيس‌جمهور قرار دهد بنابراين انتخاب‌هاي نادرست از سوي رئيس‌جمهور مشاهده مي‌شود.

مشکلات کشور به نفت بشکه‌اي 200 دلار يا 50 دلار ربطي ندارد. اين سوءمديريت‌ها، مردم را اذيت کرده است. ضعف مديريت در تمام رده‌ها، 40 تا 45 درصد امکانات را از بين برده است لذا اگر سوءمديريت‌ها حل شود، مي‌توانيم موفق باشيم. زمان شعار دادن گذشته است و پس از 30 سال ديگر نمي‌توانيم شعار دهيم.

تا حرفي مي‌شود، مي‌گويند به زمان نياز داريم. چقدر زمان مي‌خواهيد؟ 30 سال زمان کمي بود. مگر اين زمان براي اروپا، آمريکا، ترکيه و مالزي نبود؟ رئيس بانک مرکزي، در برزيل طي 3 تا 5/3 سال کشورش را از فقيرترين به غني‌ترين در آمريکاي‌جنوبي تبديل مي‌کند يا «ماهاتير محمد» که وضع مالزي را دگرگون ساخت. ترکيه از بدهکارترين کشورها بود اما لائيک‌ها توانستند کشورشان را به سمت پيشرفت رهنمون سازند و مردمشان بسيار راضي هستند مگر يک رئيس‌جمهور به چند سال براي حل مشکلات کشور نياز دارد.

شعار خاتمي سياسي و غيراقتصادي بود. اما مردم از آن دوره راضي‌تر هستند. نرخ رنج بشري در ايران 90 درصد است و تنها وضعيت رژيم اسرائيل از ما بدتر است که نرخ رنج بشري 94 درصد است اکثر مردم ايران مشکل دارند و در خانه جوان بيکار دارند. مي‌گوييم مرگ بر آمريکا، اما همين آمريکا توانست با مشاغل خانگي 20 ميليون شغل ايجاد کند. ما هم مي‌توانيم و در تهران فرصت‌هاي خوبي داريم که کارگا‌ه‌هاي خانگي تشکيل دهيم و دولت هم وام صددرصد دهد.

مگر طرح کارگاه‌‌هاي زودبازده هم مشابه همين طرح کارگاه‌هاي خانگي نبود؟

18 ميليارد دلار به کارگاه‌هاي زودبازده اختصاص دادند که 74 درصد انحراف از بودجه داشت لذا اين طرح موفق نبود و نتوانست اشتغال ايجاد کند.

شما چه راهکاري ارائه مي‌دهيد؟

شهرداري بايد اجازه دهد که مردم يک سوم منازلشان را تبديل به کارگاه کوچک کنند و دولت وام صددرصدي به آنها بدهد. اين طرح در ژاپن و چين اجرا شد و نتايج خوبي داشت. اگر شهرداري از اين منازل. حق تراکم دريافت نکند، خواهيد ديد که چطور در طي يک سال 100 هزار منزل تبديل به 100 هزار کارگاه مي‌شود.

آيا طرحي را در اين راستا به رئيس‌جمهور ارائه داده‌ايد؟

طرحي بود که بر مبناي آن 30 هزار کارگاه موفق در کشور شناسايي و به هر کارگاه اجازه داده شود که شعبه‌هاي خود را در 10 شهر ديگر داير کنند که در اين صورت 300 هزار کارگاه و حدود يک ميليون‌ونيم فرصت شغلي ايجاد مي‌شود. من اين طرح را به احمدي‌نژاد دادم و زمان زيادي با او صحبت کردم که در نهايت قرار شد اجرايي شود.

آيا در نهايت اين طرح اجرا شد؟

اين طرح را ناقص اجرا کردند. 18 ميليارد دلار که براي کارگاه‌هاي زودبازده هزينه کردند، چه شد؟ هر ميليارد تومان بايد براي 50 نفر ايجاد شغل مي‌کرد و بالاي 100 هزار شغل ايجاد مي‌شد بگويند چند شغل ايجاد شد؟ اين پول تبديل به زمين و مسکن شد که نتيجه آن تورم قيمت مسکن بود.

افرادي مانند دکتر رامين يا دکتر الهام چگونه در دايره نزديکان رئيس‌جمهور جاي گرفتند؟

من کاري به رامين ندارم اما بعضي‌ها خودشان را جلو انداختند. يکي از آقايان را ديدم آنقدر چاپلوسانه با رئيس جمهور برخورد مي‌کرد که خجالت کشيدم. کسي که با حقارت، چاپلوسي و پستي به پست مي‌رسد معلوم است که نمي‌توانند براي مردم دلسوزي کند. خيلي‌ها در صف دهم هم نبودند اما يک دفعه پريدند در صف اول.

خيلي از اينها به احمدي‌نژاد اعتقاد نداشتند، تحقير و فحاشي‌مي‌کردند اما توانستند فرصت‌طلبي کنند و اين تشکيلات که فاقد فيلتر بود را از دست انقلابيون خارج کردند و احمدي‌نژاد تنها ماند البته خودش هم در اين تنها ماندن نقش داشت.

معلوم است وقتي که آقاي «خوش‌چهره» و «بيادي» کنار احمدي‌نژاد نباشند، چه کساني مي‌آيند. خوش‌چهره داراي دکتراي اقتصاد و رزمنده است که مي‌توانست به کار گرفته شود. بعضي‌ها مشکوک هستند و حساب شده آمده‌اند. فردي که در آمريکا بوده و زن و بچه‌اش آمريکايي هستند، يک دفعه به جاي آيت‌الله خامنه‌اي از لفظ امام خامنه‌اي استفاده مي‌کند. بايد يقه او را گرفت زيرا براي هدف و منظور نادرستي آمده است. برخي‌ها را هم بايد واقعاً بي‌صلاحيت و کم‌صلاحيت معرفي کرد.

فکر نمي‌کنيد با توجه به رابطه خانوادگي شما با احمدي‌نژاد، اين انتقادات به ضرر خانواده پسرتان باشد؟

نه. من آدم دانشگاهي هستم. در زمان شاه، بچه‌هاي مارکسيست و مسلمان در يک اتاق با هم زندگي مي‌کردند. دانشگاه محل تضارب عقايد است. اشکالي ندارد. البته اذيت و آزارهاي فراواني براي ما به وجود آوردند که قصه ديگري دارد.

حتي يک نمونه را هم نمي‌توانيد بگوييد؟

نه. به نحوي است که اگر من بعضي صحبت‌ها را براي مردم بگويم، نظر مردم نسبت به بعضي‌ها خيلي تغيير مي‌کند و ما هم به خدا واگذار کرديم.

يکي از شعارهاي احمدي‌نژاد در سال 84، عدالت‌طلبي و اجراي عدالت بود، به نظرتان اين عدالت چقدر محقق شد؟

احمدي‌نژاد در عدالت در حوزه اخلاق چندان موفق نبود، به عدالت در حوزه اقتصاد از 100، نمره 8 تا 10 مي‌دهم. اما عدالت اجتماعي و رسيدگي به قشر محروم کارهايي انجام شده که اين روزها بيشتر شاهد آن هستيم اي کاش قبل‌ها اين اتفاقات مي‌افتاد.

يعني معتقديد شائبه انتخاباتي بودن آن پيش مي‌آيد؟

بله. شبهه ايجاد مي‌کند زيرا در زمان انتخابات نبايد اينگونه اقدامات را انجام داد.

اگر احمدي‌نژاد بار ديگر پيروز انتخابات شود،‌به نظرتان در چه وزارتخانه‌هايي بايد تغيير ايجاد کند؟

بايد در وزارت اقتصاد، بانک مرکزي و نفت تغيير ايجاد شود زيرا ضعيف و ناهماهنگ هستند. هرکس بر سر کار آمد بايد يک عنصر قوي اقتصادي را رئيس بانک مرکزي کند و اين فرد را مدتي نزد رئيس بانک مرکزي برزيل بفرستد تا کار ياد بگيرد.

رئيس بانک مرکزي بايد 4 سال سر کار بماند و طرح و ايده داشته باشد و رئيس جمهور هم از او دفاع کند. شاهديم که در 4 سال 3 رئيس بانک مرکزي عوض شدند و سيستم مالي ما فلج شد. وزير نفت هم حتماً بايد عوض شود، نيروهاي خوبي در پيکره وزارت نفت حضور دارند که مي‌توان از آنها استفاده کرد.

وزارت آموزش‌وپرورش هم افتضاح است. با يک افکارسنجي عادلانه در اين وزارتخانه متوجه مي‌شويد که همه از آقاي وزير مي‌نالند زيرا تاکنون مسووليت خاصي نداشته و در دانشگاه تدريس مي‌کرده است، جهرمي در وزارت کار و امور اجتماعي تا اندازه‌اي مثبت نشان داده و عملکرد تقريباً خوبي داشته است اما از وزارت تعاون و رفاه، حرکت خاصي نديده‌ايم، وزارت تعاون مي‌توانست در بخش تعاوني اشتغالزايي کند، وزارت رفاه مي‌توانست در بحث اجتماعي کارهاي خوبي انجام دهد که نکرد و به نظر من وزير فعلي اصلا اين کاره نيست.

شنيدم از وزراي احمدي‌نژاد تنها 2 نفر داراي مدرک اصلي هستند و اکثر آنها داراي مدرک شبهه‌دار هستند، اگر دولتي سر کار باشد که تنها 2 نفر مدرک سالم داشته باشند، چطور مي‌توانند خدمت کنند؟ اين وزرا چه کساني بودند و چرا مدرک نگرفتند؟ به نظرم خيلي‌ها تنبل بودند. ما از رزمنده‌اي که 8 سال جنگيده است انتظار مدرک نداريم زيرا وجودش را داده و نمي‌تواند درس بخواند اما از کسي که به جنگ نرفته و مدرک هم ندارد، نمي‌توان دفاع کرد.

شبهاتي در مورد وزير کشور هم مطرح بود. مسائلي که در مورد وضعيت مالي آقاي محصولي مطرح مي‌شود را چه قدر صحيح مي‌دانيد؟

بايد به حال وزارت کشور گريه کرد. زماني که محصولي براي وزارت نفت مطرح شد و سپس استعفا داد، به احمدي‌نژاد اعتراض کردم که چرا محصولي را معرفي کرديد که در سپاه هم درباره او خوب نمي‌گويند و ميلياردر شده است و مشخص نيست چه کار کرده است. احمدي‌نژاد گفت که «من ايشان را با اکراه خودش آوردم و خودش نمي‌خواست که بيايد و حاضر شد از ميلياردرها پولي که از بيرون مي‌گيرد. بگذرد و اينجا، مجاني کار کند»، من مطلقاً اين مساله را قبول ندارم زيرا توجيه است.

اگر عملکرد محصولي را بررسي کنيد مشخص مي‌شود در اين چهار سال چه کارهايي کرده است اما ادعا تا دلتان بخواهد وجود دارد. ساختار وزارت کشور بايد تغيير کند. اگر مي‌خواهيد بدانيد که وضعيت استانداري‌ها چگونه است، افکارسنجي کنيد تا معلوم شود مردم چه نظري نسبت به استانداران و فرمانداران دارند. درصد زيادي از آنها ناتوانند يا انسان‌هاي بهتري بودند که مي‌توانستند استفاده کنند اما نکردند.



   از سايت تابناك 3خرداد 1388 ،   .88/03/03
احمدی‏نژاد تخریب کنندگان را تهدید کرد
بنده در سه ماه اخیر و مجموع چهار سال گذشته سکوت کرده‌ام تا فضای کشور آرام بماند، چرا که این موضوع را به سود کشور می‌دانستم، ضمن آنکه فکر می‌کردم وارد شدن ما به این مسائل روند خدمت‌رسانی را با مشکل روبه‌رو می‌کند...این افراد جوری حرف می‌زنند که گویی کشوری شسته و رفته و بدون مشکل را به ما تحویل داده‌اند! رئیس جمهور از شناسایی عواملی که برچسب اسرائیلی پرتقالهای چینی وارد شده به ایران را تولید کرده بودند خبر داد و اعلام کرد که به زودی این عده معرفی می شوند.
رئیس جمهور منتقدان انتخاباتی خود را به تخریب دولت نهم متهم و تهدید کرد که پرونده این افراد را افشا می‌کند.

به گزارش مهر، محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور بعدازظهر شنبه در کنفرانس خبری با نمایندگان رسانه‌های داخلی نسبت به انتقادات اخیر رقبای خود در عرصه انتخابات آتی ریاست جمهوری واکنش نشان داد.

وی با بیان اینکه این افراد مرتکب دو خطا می‌شوند گفت: نخستین خطای این افراد این است که طبق قانون انتخابات کسی حق ندارد کسی را تخریب کند و بر این اساس تخریب جرم محسوب می‌شود که پیش گیری از وقوع چنین مسئله ای به منظور قانونگرایی نیز لازم است.

رئیس جمهور اشتباه دیگر این افراد طرح اتهاماتی دانست که بعدا قابل اثبات نیست و گفت: بنده در طول سه ماه اخیر و مجموع 4 سال گذشته سکوت کرده ام تا فضای کشور آرام بماند چرا که این موضوع را به سود کشور می‌دانستم، ضمن آنکه فکر می‌کردم وارد شدن ما به این مسائل روند خدمت رسانی را با مشکل روبه‌رو می‌کند.

احمدی نژاد افزود: معنای این سخن البته این نیست که مسائلی که مطرح می‌شوند پاسخ ندارند؛ انشاءالله در مناظره‌هایی که برای مسائل انتخاباتی برگزار می‌شود، این مباحث را تشریح خواهیم کرد.

وی تأکید کرد: این افراد جوری حرف می‌زنند که گویی کشوری شسته و رفته و بدون مشکل را به ما تحویل داده‌اند و انگار تمام مشکلات در این چهار ساله ایجاد شده است!




رئیس‌جمهور با تهدید این افراد به افشای برخی مسائل پرونده‌هایشان گفت: پرونده این آقایان روشن است، من نمی‌خواستم که برخی مسائل را باز کنم، ولی آنها به گونه‌ای رفتار می‌کنند که مجبور شویم پرونده‌هایشان را باز کنیم. قطعا همه سیاهی‌ها را به یک دولت نسبت دادن از اخلاق ملت ایران به دور است.

احمدی نژاد ادامه داد: عملکرد این دولت کاملا مشخص است و با تبلیغات نمی‌توان آن را تغییر داد البته عملکرد دیگران نیز کاملا روشن است و می‌توان اینها را با هم مقایسه کرد که به فضل خدا به زودی چنین خواهد شد.

تورم 25 درصدي به سياست‌هاي دولت ارتباط ندارد
رئيس جمهور متوسط شرايط 4 سال دولت نهم را در مقايسه با متوسط 4 سال اول دولت رئيس جمهوران قبلي بهتر خواند و گفت: البته ممکن است تورم به 25 درصد هم رسيده باشد اما اين موضوع مطلقا به سياست‌هاي اين دولت ارتباطي ندارد.
به گزارش خبرنگار مهر، محمود احمدي نژاد نامزد دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بعدازظهر شنبه در نشست خبري با نمايندگان رسانه‌هاي داخلي اوضاع اقتصادي کشور در شرايط فعلي را با ثبات و مناسب توصيف کرد.

رئيس جمهور در پاسخ به سئوال خبرنگاري که از او پرسيد کرد با توجه به آمار اقتصادي موجود در خصوص تورم ، شکاف طبقاتي و موجودي حساب ذخيره ارزي شما چگونه وضعيت اقتصادي کشور را مناسب مي‌دانيد؟ گفت: ما عميقا معتقديم که امروز وضع اقتصاد ايران وضعيتي با ثبات و مناسب است البته معناي اين سخن آن نيست که ضعف و اشکالي در اين خصوص وجود ندارد اما با مقايسه دو نکته مي‌توان به اين نتيجه دست يافت.

وي ادامه داد: در بخش نخست بايد وضعيت کشور را با اقتصاد جهاني مقايسه کنيم که در نتيجه خواهيم ديد در شرايطي که امروز در همه جاي دنيا اوضاع اقتصادي منفي است اما در ايران با رشد مثبت و بالاي 5 و 6 درصد مواجه هستيم و مشاهده نرخ رشد از سال 84 تا امروز سخن مذکور را تاييد مي‌کند.

احمدي نژاد با اشاره به افتتاح کارخانه فولاد خوزستان ادامه داد: ما همين امروز در حالي که تقريبا تمام کارخانجات فولاد دنيا با کاهش توليد مواجه شده‌اند يک کارخانه فولاد افتتاح کرديم که اين مسائل يعني وضع اقتصادي ما نسبت به جهان بهتر است يعني ما داريم حرکت رو به رشد را طي مي‌کنيم.

وي نکته دومي که در اين خصوص بايد مورد توجه قرار گيرد را مقايسه اوضاع اقتصادي دولت نهم با دولت‌هاي سابق کشورمان دانست و گفت: واقعيت اين است که در اين دولت فاصله درآمد و هزينه دهک‌ها کاهش يافته و علت اين موضوع نيز توزيع بيشتر منابع در نقاط مختلف است.

رئيس جمهوري با اشاره به اجراي موفق طرح‌هايي چون سهام عدالت ، بنگاههاي زودبازده ، افزايش منابع بنگاهها و توزيع منابع در کشور تاکيد کرد: مجموع شرايط فعلي نشان مي‌دهد که وضع اقتصادي کنوني نسبت به گذشته بهتر شده ضمن آنکه رقم 402/0 درصددر برابر 420/0 نشان مي‌دهد که ضريب جيني نيز بهتر شده است.

احمدي نژاد افزود: از سوي ديگر مشاهده مي‌کنيد که متوسط شرايط 4 سال اول اين دولت در مقايسه با متوسط 4 سال اول دولت‌هاي قبلي شرايط بهتري دارد؛ البته ممکن است جايي تورم به 25 درصد هم رسيده باشد اما اين موضوع مطلقا به سياست‌هاي اين دولت ارتباطي ندارد.

وي با بيان اينکه برخي مي‌خواهند دو اتفاق مهم در حوزه مسائل اقتصادي مرتبط با دولت نهم را پاک کنند اظهار داشت: نخستين اتفاق تورم سنگين جهاني و تاثير آن بر اقتصاد ملي کشور و مسئله ديگر سهميه بندي بنزين است که حتي پيشنهاد دهندگان آن نيز در جزوه‌اي که منتشر کردند به رشد تورم تا حداقل 15 واحد درصد اشاره کرده بودند.

رئيس جمهوري تاکيد کرد: قطعا آنها نمي‌توانند اين موضوع رانفي کنند که ما با اين روش سهميه بندي با واسطه تورم زا بودن آن مخالف بوديم اما چون به شکل قانون درآمده بود بايد آن را اجرا مي‌کرديم.

احمدي نژاد آمارهاي مربوط به حساب ذخيره ارزي را نيز مورد اشاره قرار داد و افزود: برخي به آمارهاي تخصصي که در اين خصوص ارائه مي‌شود توجهي ندارند اما بايد دقت کنيد که اين مسئله چيزي نيست که در جيب دولت باشد آنچه که شما ديده ايد حساب تعهدي است که باز بيشترين موجودي را در اين دولت داشته است.

کابينه من متشکل از مردم کوچه و بازار با قيد تخصص و خدمتگزاري است
رئيس جمهور ضمن تشريح معناي کابينه 70 ميليوني که وعده تحقق آن را در استانه انتخابات رياست جمهوري پيشين داده بود گفت که در کابينه نهم هيچ يک از اعضاي گروه‌ها يا سران احزاب حضور ندارند و اين کابينه متشکل از مردم کوچه و بازار با قيد تخصص و خدمتگزاري است.
به گزارش خبرنگار مهر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور بعدازظهر شنبه نشست خبري خود با نمايندگان رسانه‌هاي داخلي کشور ياد و خاطره حماسه سوم خرداد را گرامي داشت و گفت: ما معتقديم آزادي خرمشهر يک هديه بزرگ الهي به مردم ايران و سرآغاز دوران جديد حيات بشريت بود.

احمدي نژاد آزادي خرمشهر را نقطه عطف پيروزي صالحان و پاکان در برابر گناهکاران و افراد ضد بشر توصيف کرد و افزود: واقعيت اين است که در خرمشهر عظمت انسانهاي متعالي در برابر دلدادگان به قدرت و ثروت به نمايش درآمد.
وي در ادامه سخنانش افزود: باور ما اين است که ملت ايران داراي ظرفيت‌هايي عظيم و بي نظير است و مي‌تواند کارهاي بزرگي انجام داده و تصميماتي بزرگ اتخاذ نمايند.

رئيس جمهور ادامه داد: در طول 30 سال پس از انقلاب اسلامي ايران اين ملت حرکت رو به کمال و رشد خود را سامان داده و واقعيت اين است که امروز عزيزترين ملت هاست، ملت ايران ملتي الهام بخش و پرچمدار خوبي‌ها در جهان است.
احمدي نژاد تاکيد کرد که آينده‌اي روشن و پرافتخار در انتظار ملت ايران خواهد بود.

وي در پاسخ به سئوالي مبني بر اينکه چرا دولت به رغم وعده تشکيل کابينه 70 ميليوني از ظرفيت‌هاي موجود در اين عرصه به طور کامل استفاده نکرده است؟ گفت: توجه داشته باشيد که تعهد ما به 70 ميليون ملت ايران بوده است و نه به هيچ گروه ، حزب يا دسته‌اي که آن را عملي نکرده باشيم.

رئيس جمهور با تاکيد بر اينکه کابينه دولت نهم متعلق به توده‌هاي مردم است اين مسأله را واضح و آشکار توصيف کرد و ادامه داد: حقيقت اين است که امروز شاهد بالاترين درجه همبستگي بين مردم و دولت هستيم و مردم دولت را متعلق به خود مي‌دانند.
احمدي نژاد يادآور شد: معناي کابينه 70 ميليوني اين نيست که همه 70 ميليون در اين کابينه به وزارت برسند بلکه مفهوم آن توجه به منافع 70 ميليون مردم در تمامي تصميمات دولت است.

وي با بيان اينکه منافع تمام مردم ايران در تصميمات 4 ساله اخير دولت نهم مورد توجه قرار گرفته گفت: امروز اين مسأله محقق شده و مسئولان ما به تمام مناطق کشور به يک اندازه بها مي‌دهند و بلکه به برخي نقاط محروم بيشتر از ساير بخش‌ها توجه مي‌کنند و اين يعني دولت در تمام کشور حضوري فعال دارد.

رئيس جمهور همچنين گفت: از سوي ديگر در کابينه هيچ يک از اعضاي گروه‌ها يا سران احزاب حضور نداشته و اين کابينه متشکل از همين مردم کوچه و بازار با قيد تخصص و خدمت گزاري است.

احمدي نژاد در ادامه سخنانش در پاسخ به سوال يکي از خبرنگاران مبني بر اينکه تحليل شما از همسويي برخي تخريب کنندگان دولت با مواضع کشورهاي غربي چيست ؟ و آيا دولت در اين ميان احساس تنهايي نمي‌کند ؟ گفت: کابينه 70 ميليوني در کنار ملت هيچ‌گاه احساس تنهايي نمي‌کند.

وي افزود: اينکه چرا بين سخنان برخي با برخي ديگر اشتراکات لفظي وجود دارد را بايد از خودشان بپرسيد اما آنچه به ما بر مي‌گردد اين است که ما همواره به اصول به آرمانهاي ملت ايران وفادار بوده و به فضل الهي وفادار خواهيم ماند.





سازندگان برچسب اسرائیلی پرتقالها معرفی می شوند
رئیس جمهور از شناسایی عواملی که برچسب اسرائیلی پرتقالهای چینی وارد شده به ایران را تولید کرده بودند خبر داد و اعلام کرد که به زودی این عده معرفی می شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، محمود احمدی نژاد درنشست خبری عصر شنبه خود در پاسخ به سئوال مهر که درباره ماجرای پرتقالهای اسرائیلی پرسید گفت : می‌خواستم این مسئله را در مناظره مطرح کنم ، برخی اوقات انسان از دیدن چنین مسائلی متاسف می‌شود. حضور ما در ژنو آثار خود را در دنیا نشان داد و در حالی که صهیونیست‌ها و بدخواهان ملت ایران در شرمندگی بودند و عملکرد200 ساله آن‌ها در یک دادگاه بین‌المللی انسانی محکوم شده بود،‌ عده‌ای بازی راه انداختند و آن را منتسب به دولت کردند و کسی اظهار نظر کرد که " این را باور کنیم یا ژنو را؟" من برای آن‌ها متاسفم.

وی افزود: این قضیه به قدری افتضاح بود که خود صهیونیست‌ها آن را تکذیب کردند. برچسبی را در ایران چاپ کردند که عوامل آن شناسایی شده‌اند و آنها را معرفی می‌کنیم، کسانی که این کار را کردند یک بازی ابتدایی و بچه‌گانه را ترتیب دادند که در زمان دفاع مقدس نیز چنین اتفاقی روی داده بود. برخی نیز استفاده انتخاباتی از آن کردند که ما برای آنها نیز متاسفیم.

خبرنگار مهر در سئوال دیگری از رئیس‌جمهور در مورد پیش‌بینی‌اش درباره نتایج انتخابات پرسید که وی در پاسخ گفت: انتخاب ملت ایران انتخاب قاطع خواهد بود که مانند گذشته نتیجه آن منشاء تحول و تغییر سازنده و مفید برای ملت ما و کل جامعه بشری خواهد شد ، مهم این است که رای ملت ایران تحت هر شرایطی ادامه یابد و ما تابع انتخاب ملت ایران هستیم.

‌رئیس‌جمهور در ادامه در پاسخ به خبرنگاری که پرسید، اگر در این دوره نیز به عنوان رییس‌جمهور انتخاب شوید تجارب خود را برای برخورد با سرمایه‌داران غارت‌گر به کار خواهید بست و قانون "از کجا آورده‌اید؟" را به اجرا خواهید گذاشت؟ گفت: در مجلس هفتم لایحه‌ای را تقدیم کردیم که مضمونش همان بحث " از کجا آورده‌اید؟" بود. درخواست کردیم هیئتی به اموال تمام مدیران در رده‌های گوناگون رسیدگی کند و اگر افزایشی از طریق ناصحیح بوده اعلام و به دادگاه معرفی کند، ولی متاسفانه در همین جنجال‌های تبلیغاتی علیه دولت این لایحه کنار گذاشته شد، اما به فضل الهی ما مجددا این لایحه را به مجلس خواهیم داد.

وی گفت : ان‌شاءالله بار دیگر این لایحه را به مجلس خواهیم داد و اگر برسیم بعد از انتخابات بلافاصله این کار صورت خواهد گرفت.

خبرنگاری با اشاره به تاکیدات مقام معظم رهبری بر مسئله فرهنگ و مظلومیت بخش فرهنگ از عملکرد دولت در این باره پرسید که احمدی‌نژاد پاسخ داد: فرهنگ باید وجه غالب همه فعالیت‌های دولت باشد؛ آنچه یک دولت را حفظ می‌کند و رشد می‌دهد فرهنگ است و ملت ایران یک ملت فرهنگی است؛ البته همه ابعاد کار فرهنگی در اختیار دولت نیست، در آن مقداری که در اختیار دولت است، برنامه جامعی تدوین و در بخش‌های گوناگون کارهایی شروع شده است که شامل حوزه تعلیم و تربیت، هنر و ادبیات، فیلم و سینما، نمایش و کتاب و ...است .

وی ادامه داد: نمایشگاه کتاب طی این چند سال بسیار گسترده‌تر و متنوع‌تر و جدی‌تر برگزار شده است و استقبال مردم هم بیشتر بوده است. امیدوارم در آینده توجه دولت و سرمایه‌گذاری‌اش در بخش فرهنگ بیش از گذشته باشد؛ گرچه در این دولت بودجه حوزه فرهنگ به سه برابر افزایش پیدا کرد، ولی بخش‌هایی خارج از دایره مدیریت دولت است که سعی داریم این‌ها را با هم هماهنگ‌ و هم‌جهت کنیم.

رئیس جمهور در پاسخ به خبرنگاری که پرسید اگر در این دوره از انتخابات انتخاب نشدید چه شغلی را برای خود پیش‌بینی کرده‌اید، همچنین با توجه به اینکه در حال حاضر فرصت تبلیغات برای کاندیداهاست، توجیه شما در استفاده از امکانات و عناوین دولتی چیست؟» گفت: درست است که بنده نامزد انتخابات هستم ولی تا12 مرداد رییس‌جمهور رسمی ر ایران هستم و کارهایم را انجام می‌دهم، فعالیت‌های دولت هم جاریست. وقتی دوره تبلیغات شروع می‌شود معنایش آن این نیست که کارهای دولت نباید ادامه پیدا کند. این نشست را هم خود بنده قول داده بودم خبرنگاران درخواست کرده بودند و انجام شد و اگر هم خود من این نشست را برگزارمی‌کردم، اشکالی نداشت؛ چرا که تمام کاندیداها از همین شرایط دارند استفاده می‌کنند و هیچ کدام یک ریال از جیب‌شان نمی‌گذارند و هر کجا که هستند، محل کارشان، نشست‌هایشان متعلق به دولت و ملت است.

وی همچنین نظر خبرنگار را درباره شغل آینده خود در صورت انتخاب نشدن جویا شد و خبرنگار به وی روزنامه‌نگاری را پیشنهاد کرد .

احمدی نژاد در واکنش گفت: روزنامه‌نگاری کاری سخت است. من معلم هستم و الان هم آن را حفظ کرده‌ام و حقوق خود را از آنجا می‌گیرم. من درون دل‌های شما را می‌دانم، بسیاری از مطالبی که تیتر می‌شود با نظر روزنامه‌نگاران مخالف است و این هم از خاصیت اندیشه لیبرال است که بخش‌هایی از کشور را در بر گرفته است، ولی در ایران، آدم هر جا که باشد افتخار است.





   http://www.aftabnews.ir/vdcexn8jhx8zp.html ،   .88/03/03
«سید محمد خاتمی» رییس‌جمهوری پیشین ایران در مراسم بزرگداشت دهمین سالگرد دوم خرداد كه در آن زمان به ریاست‌جمهوری رسید و پایه‌گذار تحولاتی گسترده با عنوان اصلاحات شد، تاكید كرد كه دوم خرداد 76 نماد «اتحاد ملی» بود.

خاتمی كه در جمع هواداران اصلاحات سخن می‌گفت، با سلام به حاضران و همه ملت ایران و كسانی كه دلشان به عشق رهایی و سعادت انسان می‌تپد، سخنانش را آغاز كرد و با یادآوری این‌كه ما در تاریخ و با تاریخ زندگی می‌كنیم، گفت: اینكه حوادث تاریخی، مظهر حقیقت تاریخی هستند یا محرك آن و یا هردو و این‌كه كدام‌یك بر تاریخ حاكم است و جایگاه اراده انسان در این میان چیست، مساله‌ای‌ است دراز دامن كه در حوصله این جلسه نمی‌گنجد.

وی با بیان اینكه «حوادث به هر صورت این‌كه زاده تاریخ باشند و یا زاییده آن، نقش مهمی در تاریخ دارند»، یادآور شد: گاه لحظات تكرارشونده دائمی تاریخ تقویمی با حوادثی همراه می‌شود كه آن را بسیار معنادار می‌كند.

رییس موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ادامه داد: خرداد یكی از این مقاطع و لحظات تكرارشونده تقویم تاریخی است و دست كم در سرنوشت و سرگذشت دوران معاصر، خرداد بستر و ظرف حوادثی بود كه تاثیر زیادی بر ما، منطقه و جهان داشته‌اند.

رییس‌جمهوری پیشین ایران در ادامه با نقبی به حادثه 15 خرداد و تاثیرات آن اظهار داشت: این حادثه در واقع آغاز انفجار یك نهضت كه دست آخر به پیروزی هم رسید، با محوریت انسانی والا و بزرگ بود. خاتمی همچنین از 14 خرداد به عنوان رویدادی بزرگ كه در سومین ماه از تقویم تاریخی ایران جای گرفته نام برد و گفت: 14 خرداد سالروز رحلت همان بزرگواری است كه سلسله‌جنبان واقعه تاریخی 15 خرداد بود.

وی با بیان اینكه «حادثه 15 خرداد در كنار ناگواربودن، نكته مهمی داشت كه هنوز تحلیلگران به صورت شایسته و بایسته به آن نپرداخته‌اند»، به بدرقه تاریخی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی از سوی مردم ایران اشاره كرد كه در كنار تمام تنگناهای بعد از انقلاب و هزینه‌های سنگینی كه ملت بعد از جنگ تحمیلی پرداخته بودند، باشكوه‌تر از مراسم استقبالشان از امام راحل برگزار شد.

خاتمی در ادامه با طرح این پرسش كه «راز و رمز این اتفاق چه بوده و ملت بزرگوار ایران بر چه اساسی تصمیماتی را می‌گیرند و با صدای بلند آن را اعلام می‌كنند؟»، اظهار داشت: این شخصیت (امام راحل) چه ویژگی‌هایی از ملت را رهبری می‌كرد؟ این مساله‌ای است كه باید در جای خود بررسی شود.

وی همچنین از سوم خرداد به عنوان «حماسه‌ای بزرگ كه در دل دفاع مقدس شكل گرفت»، نام برد و با اشاره به آنچه ملت ایران در دوران دفاع مقدس به نمایش گذاشت، اظهار داشت: ملت ایران اگرچه در دوران دفاع مقدس خیلی هزینه داد، اما نه عزت خود را از دست داد و نه یك سانتیمتر مربع از خاك خود را. خاتمی هممچنین حماسه سوم خرداد را «گوهر تابناكی كه بر پیشانی ملت ایران همواره می‌درخشد»، معرفی كرد و اظهار داشت: كسانی كه در صحنه بودند می‌دانند كه حماسه خرمشهر چه حادثه بزرگی بود.

رییس‌جمهور سابق در ادامه به تبیین نگاه خود به واقعه دوم خرداد 76 پرداخت و گفت: اگر سخنی از دوم خرداد می‌گویم منهای شخصی است كه در دوم خرداد مطرح شد و آن فرد خود را مشمول هیچ فضیلتی نمی‌داند؛ الا خضوع در برابر انسان‌ها و خدمتگزاری به ملت.

خاتمی در ادامه به تحلیل دوم خرداد پرداخت و گفت: از دو منظر دوم خرداد را تحلیل می‌كنم؛ یكی این‌كه در آن روز انتخابات برگزار شد؛ انتخاباتی كه بارها برگزار شده و می‌شود اما پیدایش پدیده‌ای به نام انتخابات درخور توجه است. در این امر دوم خرداد و دیگر روزهایی كه در آن انتخابات برگزار شده، مشترك هستند. كشوری كه در زمان طاغوت، استبدادزده بود و استخوان‌هایش خورد و شكسته شده بود، در اثر انقلاب تصمیم گرفت سرنوشتش را خود رقم بزند و انتخابات، رمز حاكمیت مردم بر سرنوشت خویش است كه یك حادثه مهم در كشور ما محسوب می‌شود.

وی با بیان اینكه «انتخابات حادثه مهمی در كشور ما در جهت خاصی است كه ملت ایران حداقل در 200 سال گذشته داشته است»، گفت: این ملتی است كه دوست دارد مردم‌سالاری سازگار با هویت دینی او باشد و این یك امر بدیع است و خواست مردم‌سالاری نیز امری بدیع و گفتمان آن جهان‌شمول است.

رییس شورای مركزی مجمع روحانیون مبارز اظهار داشت: آنچه در غرب اتفاق افتاد، تنها صورتی از صورت‌های دموكراسی است و نه هیچ‌كس می‌تواند و نه هیچ‌كس می‌خواهد غیر از دموكراسی را انتخاب كند. ملت ایران نیز چنین هستند، با این خصوصیت كه علاقه‌مند هستند این مردم‌سالاری با دین، تاریخ و فرهنگ آنها منطبق باشد.

خاتمی با بیان اینكه دوم خرداد نیز یكی از مظاهری بود كه انتخابات در آن صورت گرفت، اما با ویژگی مهم، خاطرنشان كرد: تاكید می‌كنم بر این‌كه در این خصوصیات، چشم خود را به روی فردی كه انتخاب شد ببندید و به مسائل دیگر توجه كنید. دوم خرداد اولا انتخابی معنادار بود. همه انتخابات مهم است اما معناداری این انتخابات امر دیگری است كه آن را از سایر انتخابات‌ متفاوت می‌كند.

وی ادامه داد: انصاف این است كه اگر نگوییم انتخابات دوم خرداد، تنها انتخابات (البته در عرصه ریاست‌جمهوری كه مهم‌ترین قوه را در یك نظام دموكراتیك به عهده می‌گیرد) بود، می‌توانیم بگوییم تقریبا تنها انتخاب رقابتی جدی بود؛ رقابتی سخت و نفس‌گیر، و آن‌چه حاصل شد برخلاف انتظار یا تحلیلی بود كه خیلی‌ها داشتند. در دوم خرداد اگر آرا به هم نزدیك بود این معناداری وجود نداشت و یا اگر این دو انتخابات دو مرحله‌ای می‌شد و رای در 15 درصد مشخص می‌شد، معناداری نداشت؛ اما تردیدی نیست كه در دوم خرداد یك روش، یك بینش و یك منش انتخاب شد؛ اما این‌كه توانسته است خواسته‌های مردم را برآورد یا نه، مساله دیگری‌است.

خاتمی، انتخابات دوم خرداد را «مظهر اتحاد ملی» خواند و گفت: امسال نیز با هوشیاری درستی، نام اتحاد ملی انتخاب شده است. جز خود انقلاب كه شاهد اتحاد عجیبی در آن بودیم كه جهان را شگفت‌زده كرد، در سایر مسائل سیاسی بدون هیچ تعصبی باید بگویم هیچ‌گاه مانند دوم خرداد صاحب اتحاد ملی نبودیم. همه مردم، همه طبقات و به ویژه نسل جوانی كه حتی انقلاب را درك نكرده بود، در این حماسه شركت كرد؛ اتحادی كه با هر دیدی به آن نگاه كنیم، نمی‌توانیم آن را نادیده بگیریم.

وی با بیان اینكه «دوم خرداد توانست همه تهدیدها را كه در آن زمان فراوان بود و هنوز هم هست به فرصت تبدیل كند»، خاطرنشان كرد: من در اینجا درصدد بیان دستاوردهای اقتصادی، امنیتی، آزادی و پیشرفت كشور و دستاوردهای بین‌المللی حاصل از دوم خرداد نیستم و البته نمی‌خواهم بگویم این حادثه عزت مردم ایران را در جهان بالا برد یا نه و نمی‌خواهم بگویم در این جریان، ملت ایران چهره قاطع خود را نشان داد یا خیر. خوش هم ندارم در این مورد صحبت كنم، البته مقایسه دستاوردهای دوم خرداد با قبل و بعد از آن كار سختی نیست.

رییس‌جمهوری پیشین ایران در عین حال به كاستی‌های دوم خرداد اشاره كرد و گفت: یكی از مشكلات بزرگ تاریخی ما كه هنوز هم وجود دارد، تشتت فكری در عرصه جریان دوم خرداد است كه هنوز هم در جامعه وجود دارد كه البته به جامعه ما اختصاص ندارد. مشكل بزرگ رهایی‌بخشی و اصلاح‌خواهی مردم ایران است كه در میان دو جریان سنت‌پرستی و سنت‌ستیزی قرار دارد كه این دو جریان، نظام فكری مشخصی دارند.

وی اضافه كرد: اصلاحات در این میان در میان این دو سنت سنت‌پرستی و سنت‌ستیزی با توجه به اینكه تازه است و از دل تاریخ برمی‌آید و هنوز هم ادامه دارد، به یك تفكر مدون نیاز دارد و متاسفانه برخی از تحلیل‌ها به این تشتت و داوری‌ها می‌افزاید.

سیدمحمد خاتمی در ادامه سخنانش در مراسم دهمین سالگرد دوم خرداد، ضعفی را كه به گفته وی به طور طبیعی در برنامه‌های جریان دوم خرداد وجود داشت، یكی دیگر از كاستی‌های این جریان عنوان كرد و افزود: البته من ادعا می‌كنم و می‌توانم ثابت كنم كه دارای بابرنامه‌ترین دولت بعد از انقلاب بوده‌ام و منسجم‌ترین و سنجیده‌ترین و كارشناسانه‌ترین برنامه‌ها در بعد از انقلاب، در دولت‌های حاصل دوم خرداد بود.

خاتمی افزود: چه در گام اول و چه در گام دوم و چه در دو برنامه‌ای كه توسط دولت اصلاحات با حضور كارشناسان تدوین شد و یك برنامه آن اجرا و برنامه آن به دست عزیزان بعدی سپرده شد كه باید اجرا شود، این ادعا صادق است.

وی گفت: البته این امر به این معنا نیست كه این برنامه‌ها هیچ عیبی نداشت اما همه نیازها و اولویت‌های جامعه در این برنامه‌ها لحاظ شده بود و تلاش شد بدون كمترین نقصی انجام شود؛ گرچه كدام كار بشری است كه بدون نقص باشد؟

رییس موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها سومین كاستی دولت اصلاحات را در اجرا دانست و گفت: دست‌اندركاران اجرا، انسان دارای نقص و ضعف هستند و علی‌رغم این‌كه خالصانه و مخلصانه تلاش می‌شد كه كارهای بزرگی صورت گیرد اما طبیعتا در اجرا نقص‌هایی داشتیم. خاتمی افزود: مهمترین كاستی و مانع ساختاری و رفتاری در برابر اجرای برنامه‌ها و تامین خواسته‌ها، مشكلی بود كه یكی از مشكلات كنونی تاریخ ما و مانعی در جهت تحقق خواسته‌های بزرگ ملت بوده است.

وی گفت: ملت ایران خواستار مردم‌سالاری سازگار با اسلام بود و انتخابات هم بستر مردم‌سالاری است و راز و رمز مردم‌سالاری نیز بسته به برگزاری انتخابات است.

رییس‌جمهوری پیشین ایران در ادامه سخنانش با بیان اینكه «جمهوری ما می‌خواهد اسلامی باشد»، گفت: این مساله از یكسو به رای مردم متكی است كه در انتخابات تجلی دارد و البته نظام ما اسلامی است كه از این جهت در هر دو مورد نگرانی وجود دارد.

خاتمی اضافه كرد: برای آسیب‌شناسی نظام و جامعه ما باید در زمینه‌های مذكور بدون هیاهو بحث علمی و راهیابی كرد و قطعا این مساله هم دارای موافق و مخالف است.

وی با تاكید بر اینكه «اگر در یك جامعه، انتخابات امر تشریفاتی شد اما ملت حقیقتا خواستار مردم‌سالاری بود، باید نگران بود»، افزود: از دیگر ویژگی‌های حاصل انتخاب مردم ایران در دوم خرداد كه یك حادثه شگفت‌انگیز و بی‌سابقه یا كم‌سابقه در جهان بود این است كه در این كشور، دولت (قوه اجرایی) مدافع و طرفدار آزادی بود و در همه صحنه‌ها برای حفاظت از رای مردم و جلوگیری از شیوه‌های دیكتاتورمنشانه در صحنه بود و نظارت داشت.

خاتمی با بیان اینكه «نظارت یعنی برای فراهم‌آوردن فضای آزادی برای انتخاب مردم و جلوگیری از اینكه اعمال قدرت علیه رای مردم نشود و از خودكامگی و رفتار دلبخواهی آنكه قدرت را در دست دارد جلوگیری شود، تلاش شود»، افزود: آیا شگفت نیست كه در ایران دولت مدافع تشكل‌ها و آزادی رای مردم باشد؟ و احیانا آنها كه باید مدافع حق مردم باشند با اعمال روش‌های قیم‌مآبانه نظارت كنند. این یك مشكل است كه باید به آن دقت شود.

وی با تاكید بر اینكه «اگر خواستار دموكراسی و مردم‌سالاری هستیم، باید متوجه باشیم كه زمینه اعمال حق و آزادی مردم كه در رای دادن آشكار می‌شود فراهم شود»، افزود: از اینكه انتخابات به یك امر تشریفاتی مبدل شود، باید نگران شویم.

رییس‌جمهوری پیشین ایران با اشاره به اسلامی‌بودن نظام جمهوری اسلامی افزود: اسلام و دین، بزرگ‌ترین هدیه به انسان است و هیچ چیز بدتر از آن نیست كه دین به ظاهرپرستی و ظاهرگرایی مبتلا شود؛ البته در دین، مناسك و ظواهر داریم كه اگر مناسك را از دین جدا كنیم، دین ناقص می‌شود و ظواهر و مناسك نشانه راهیست به سوی یك واقع و باطن.

خاتمی گفت: اگر آن باطن فراموش شد و مورد توجه قرار نگرفت و ظاهر اصل شد و اگر در ظاهر هم بر عادت‌ها پافشاری شد، حتی ممكن است همان ظواهر هم به جای اینكه راه باشد، راهزن شود. رییس‌جمهوری پیشین ایران افزود: در جوامع دینی باید نگران ظاهرپرستی و قربانی‌شدن روح دین باشیم.

خاتمی با بیان اینكه «برای ما كه كار تازه‌ای را شروع كرده‌ایم انتخابات و اسلام هر دو مهم است و باید نسبت به هر دو نگران بود»، گفت: مساله دیگر در كشور ما این است كه در انتخابات و عرضه امور تا چه حد احساسات و تا چه حد تعقل و تدبیر غلبه دارد و این منوط است به این كه مردم چه‌قدر روی این مساله فكر كنند.

وی با بیان اینكه «از جمله ساز و كارهای جهان برای این كار كه تجربه هم شده، پیوند گسست‌ناپذیر تحزب با مردم‌سالاری است»، گفت: اگر حزب در كشور نباشد نمی‌شود یك برنامه سنجیده عقلانی را به مردم رساند و البته اگر برنامه باشد و زمینه انتقال آن فراهم نباشد، مشكل پیش می‌آید.

رییس‌جمهوری پیشین ایران با بیان اینكه تحزب به دو دلیل در جامعه ما با مشكل روبه‌رو شده است، در عین حال از تازه‌كار بودن در تحزب در كشور به عنوان یكی از دو دلیل یاشده یاد كرد و گفت: از ما كه تازه‌كاریم نمی‌شود انتظار داشت در این مدت كوتاه صاحب احزاب مستحكم و سنجیده باشیم. در كشور ما هم فرهنگ دموكراسی جا نیفتاده كه قدر حزب دانسته شود و هم خود احزاب راهكارهای ایجاد پیوند با ملت و عدم تحمیل خواسته‌هایی را كه به نام خواست ملت وجود دارد، به خوبی نمی‌دانند.

خاتمی با تاكید بر اینكه «احزاب مستقل و تشكل‌های مدنی حتما برای پا گرفتن باید از سوی حاكمیت حمایت مادی و معنوی شوند»، افزود: در كشور ما به خاطر نبود این امر، بعضا احزاب، مزاحم تلقی می‌شوند.



   گودرز ،   کیش88/03/18
جناب اقای مهندس یزدان پناه
روز یکشنبه 17/3/87 دوباره صورت ماه شما را بوسیدم.
امیدوارم مجددا شما را در پستهای بالاتر که در شان شما باشد ببینم و در خدمتتان باشم



   . ،   .88/03/27
نشست خبری رییس کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی /2/
حرکت مردم برای اصلاح انحرافات است/کیفرخواستی را علیه دولت ودستگاه‌هایی که خشونت کردند تنظیم می کنیم
قلم - رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی بیان کرد: امام خمینی (ره) زمانی خطاب به شورای نگهبان فرمودند می‌ترسم از آن روزی که عده‌ای دور شما را بگیرند ولی جوانان و مردم ما علیه این شورا برای احقاق حقوق خود شعار دهند؛ این اخطار امام (ره) به شورای نگهبان بوده است و امیدوارم که این شورا به این مطلب توجه داشته باشد.

به گزارش خبرنگار قلم نیوز، محتشمی پور همچنین گفت: نامزدهای انتخاباتی حق دارند در جلسات هیات‌های اجرایی انتخابات شرکت کنند ولی شورای نگهبان آن‌ها را از این حق قانونی محروم کرده است و ما نمی‌دانیم در این مدت چه تصمیماتی در هیات‌های اجرایی مطرح شده است و این یکی دیگر از تخلفات صورت گرفته در این انتخابات محسوب می‌شود.

رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی در ادامه به برخی تخلفات صورت گرفته از سوی رییس جمهور، هیات دولت و وزارت کشور در انتخابات اشاره کرد و افزود: طبق قانون هیچ یک از نامزدها نمی‌توانند از امکانات دولتی و بودجه عمومی کشور برای تبلیغات خود استفاده کنند اما رییس جمهور با هواپیمای دولتی و با استفاده از امکانات دولتی سفرهای تبلیغاتی خود را انجام داده است. همچنین تحت عنوان سود سهام عدالت بین افراد پول پخش کرده است و از طریق کمیته امداد اقداماتی صورت داده‌اند که در جهت خریدن رای مردم بوده است. استفاده از کارمندان و ماموران دولت در تبلیغات انتخاباتی نیز از دیگر مواردی است که قانون آن را منع کرده اما متاسفانه آقای احمدی نژاد از این مساله سوء استفاده کرده است.

محتشمی پور با اشاره به اینکه در قانون اساسی ذکر شده است که شرط صلاحیت یک فرد برای احراز پست ریاست جمهوری مواردی نظیر امانتداری و تقواست گفت: طبق گزارش دیوان محاسبات عمومی، یک میلیارد دلار از بودجه و درآمد این کشور در حساب‌های دولتی مفقود شده است و معلوم نیست، کجاست. این گزارش در مجلس قرائت شده و تاکنون پاسخی از سوی رییس جمهور دریافت نشده است. در کنار این‌ها دو هزار تخلف مالی در پرونده اقدامات آقای احمدی نژاد ثبت شده است و این امانتداری یک نامزد انتخاباتی را زیر سوال می‌برد.

رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی افزود: رییس جمهور در تبلیغات تلویزیونی خود دروغ‌های بسیار زیادی را مطرح کرد که این مساله عنوان تقوا را زیر سوال می‌برد و شرط احراز پست ریاست جمهوری را از او می‌گیرد.

وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه شورای نگهبان از ما می‌خواست که مصداق تخلفات را ذکر کنیم اظهار کرد: حرف ما به شورای نگهبان این بود که موضوع بر سر یک صندوق یا دو صندوق نیست که مصداقی برای آن‌ها تعیین شود. این که در کشوری اجازه حضور قانونی به نمایندگان نامزدها داده نشود، شائبه تقلب وسیعی را ایجاد می‌کند ضمن اینکه ما موارد زیادی از تخلفات را در دست داریم و اعلام کرده‌ایم.

رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی درباره برخی از مصداق‌های تخلفات صورت گرفته در انتخابات اخیر گفت: در حدود 70 حوزه انتخابیه، میزان رایی که در صندوق‌ها ریخته شده است نسبت به واجدین شرایط بسیار بیشتر است. مثلا در یک حوزه انتخابیه 140 درصد از واجدین شرایط رای داده بودند و این در حالی است که در تمام حوزه‌هایی که این اتفاق افتاده بود 80 یا 90 درصد رای آقای احمدی نژاد اعلام شده است یعنی بیش از 100 درصد در این حوزه‌ها به آقای احمدی نژاد رای داده‌اند.

وی با انتقاد از اتمام زودهنگام ساعات اخذ رای نسبت به ادوار گذشته از سوی وزارت کشور بیان کرد: چرا در ساعت 9 شب دستور توقف رای‌گیری به سراسر کشور صادر شده است؟ آیا خوف این نبوده است که هرچه بیشتر رای مردم گرفته شود، رای آقای مهندس موسوی بیشتر خواهد شد؟ با توجه به تخلفات وسیع صورت گرفته در این انتخابات، این انتخابات از بنیان باطل است و باید مجددا برگزار شود.

در ادامه این نشست خبری حجت‌الاسلام و المسلمین محتشمی‌پور به سوالات خبرنگاران پاسخ داد و در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره نظر شورای نگهبان راجع به پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب اظهار کرد: مطابق صحبت‌هایی که انجام شد،‌ آقای کدخدایی اعلام کرد که این پیشنهاد را فردا در شورای عمومی شورای نگهبان مطرح خواهد کرد و نتیجه را اعلام می‌کند. اگر شورای نگهبان به توافق برسد و این طرح را قبول کند، طرح کمیته حقیقت یاب می‌تواند مبنای حل مشکلات باشد.

رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی در پاسخ به پرسش دیگری درباره بازداشت ابطحی، با ابراز تاسف نسبت به دستگیری‌های صورت گرفته طی روزهای اخیر اظهار کرد: باعث تاسف ماست که چهره‌های سیاسی و طرفداران آقای موسوی، کروبی و آقای رضایی به بهانه‌های واهی دستگیر شوند. این به معنای ایجاد رعب، وحشت و خفقان است و چنین ترفندهایی در حرکت مردم تاثیرگذار نخواهد بود.

از محتشمی‌پور سوال شد که اگر شورای نگهبان انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد،‌ چه کاری صورت خواهید داد؟

وی پاسخ داد: متاسفانه عملکرد برخی دستگاه‌ها با اصول قانونی، حقوقی و ارزشی انقلاب کاملا مغایرت دارد و روشی را که برخی از سردمداران اجرایی اتخاذ کرده‌اند به گونه‌ای است که به دنبال تحمیل یک فرد یا افرادی بر مردم هستند و حضرت امام (ره) مخالف این مساله بودند. مجمع روحانیون مبارز و بر خی از شخصیت‌ها، احزاب و گروه‌ها تصمیم دارند که در کنار مردم برای احقاق حقوق آن‌ها تا آخر بایستند. ما در این مسیر با هر گونه حرکت خشونت‌آمیز و قهرآمیز مخالفیم و این را ویژگی مخالفان خود می‌دانیم.

رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی با بیان اینکه فکر نمی‌کنم شورای نگهبان جرات اینکه در مقابل اراده مردم بایستد را داشته باشد، یادآور شد: امام خمینی (ره) زمانی خطاب به شورای نگهبان فرمودند می‌ترسم از آن روزی که عده‌ای دور شما را بگیرند ولی جوانان و مردم ما علیه این شورا برای احقاق حقوق خود شعار دهند. این اخطار امام (ره) به شورای نگهبان بوده است و امیدوارم که این شورا به این مطلب توجه داشته باشد.

وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا انقلاب دیگری در ایران در حال شکل‌گیری است؟ گفت: این یک حرکت اصلاحی است و انقلاب اسلامی نیز کاملا بر اساس یک رویکرد اصلاحی صورت گرفته است. امروز حرکت مردم ایران برای اصلاح انحرافاتی است که به وجود آمده است.

محتشمی پور درباره اقدامات احتمالی برای آزادی دستگیر شدگان در روزهای اخیر اظهار کرد: ما مخالف دستگیری‌ها و بروز خشونت هستیم و خشونت‌ها را در طرف مقابل می‌بینیم. ما به دنبال آزادی دستگیر‌شدگان بوده، هستیم و خواهیم بود و تا آزادی آن‌ها پیگیری‌های لازم را انجام خواهیم داد.

رییس کمیته صیانت از آرای مهندس موسوی با اشاره به کشته شدن افرادی در روزهای اخیر اظهار کرد: ما یک کمیته حقوقی تشکیل داده‌ایم و بنا داریم کیفرخواستی را علیه دولت و دستگاه‌هایی که اقدام به بروز خشونت و تخلف کرده‌اند تنظیم کنیم و به صورت عمومی برای ملت اعلام خواهیم کرد.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چقدر به ابطال انتخابات امیدوار هستید؟ گفت: مطابق قانون اگر انتخابات با چالش جدی روبه‌رو شود و تقلب‌ها به گونه‌ای باشد که در انتخابات خللی وارد کند، ابطال انتخابات عملا امکان‌پذیر است. اگر با تشکیل کمیته حقیقت یاب موافقت شود و این کمیته بتواند موارد مختلف را بررسی کند و به پیش ببرد قطعا به نتیجه ابطال انتخابات منجر خواهد شد.

وی در پاسخ به اینکه اگر با تشکیل کمیته حقیقت یاب موافقت نشد چه می‌شود؟ گفت: به نظر ما این تنها راهی است که می‌توان به حقیقت رسید. دو پیشنهاد مشخص از سوی دو تن از نامزدها مطرح شده است و بدین ترتیب از طرف اقای کروبی پیشنهاد ابطال و تجدید انتخابات مطرح شده و از سوی آقای موسوی نیز پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب مطرح شده است که در نهایت به همان نتیجه خواهیم رسید اما این کمیته راهی عقلانی و منطقی است که برای همه قابل درک خواهد بود.

رییس کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی با بیان اینکه انتخابات اخیر را کاملا مخدوش می‌دانیم و نتیجه این انتخابات رایی نیست که مردم در صندوق‌ها ریخته باشند، از برخوردهای خشونت‌آمیز صورت گرفته طی روزهای اخیر به شدت انتقاد کرد و افزود: جمله معروفی هست که می‌گوید دیکتاتورها یک شبه دیکتاتور نمی‌شوند. یکی از راه‌هایی که انسان‌ها را به دیکتاتوری و استبداد می‌رساند قانون‌شکنی، قلب وقایع و مطرح کردن مطالب کذب است.

وی در پایان گفت: متاسفانه آقای رییس جمهور فکر می‌کند که با دستگیری‌های فله‌ای و خشونت بی‌مهابا می‌تواند به اهداف خود برسد در حالی که این طور نیست و قطعا با چالش و مشکل جدی با افکار عمومی مواجه خواهد شد. من نصیحت می‌کنم که این راه را ادامه ندهند و نسبت به ملایمت و همراهی مردم اقدام کنند تا بتوانند به حیات سیاسی خود ادامه دهند.



   . ،   .88/03/27
خرداد ۱۳۸۸ چاپ | ارسال


اعتماد مردم به عنوان بزرگترین پشتوانه انقلاب و کشور لطمه دیده است

سید محمد خاتمی كه برای شركت در مراسم راهپیمایی در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری به میان مردم در خیابان آزادی تهران رفته بود؛ با سپاس از مردم به خاطر هوشیاری؛ حق خواهی و رفتار مدنی؛ ضمن توصیه بر تداوم حضور مدنی و آرام و متین و اعتراض منطقی آنان گفت: صدها هزارنفر در مسیری كه تنها در روزهای انقلاب و بزرگداشت انقلاب اسلامی چنین جمعیتی به خود دیده در حقیقت اعتراضی روشن و صریح است به آنچه که به عنوان نتیجه انتخابات اعلام شده و نشان از این دارد که اعتماد مردم كه بزرگترین پشتوانه انقلاب و كشور است لطمه دیده و همه باید برای بازگرداندن اعتماد ملی تلاش كنیم.
پاسخ به درخواست بر حق این مردم برای صیانت از آرائشان تجدید این انتخابات و یا تعیین یك هیأت صاحب صلاحیت بی طرف و شجاع و حقیقت یاب (و نه آنان كه خود در این ماجرا متهم هستند) برای بررسی ماجرایی است كه بر این انتخابات گذشته است!
انتخاباتی كه دلایل و شواهد كافی مانع از اعتماد به نتایج اعلام شده آن می گردد!
وی تاكید كرد كه همه باید قدر این ملت شریف؛ بزرگوار و آگاه را بدانند و به اعتراضات مسالمت آمیز و مدنی آنان توجه شایسته بنمایند. این مردم پایه های نظام ما هستند و نظام را از خود می دانند و اگر اعتراضی هست در این است كه چرا معیارهای اصلی انقلاب كه از مهمترین آنها محوریت مردم و اهتمام به رأی و نظر آنها است مورد خدشه و انحراف قرار می گیرد.




   . ،   .88/04/02


بیانیه محمد خاتمی درباره اتفاقات اخیر


کد مطلب : 27414 31 خرداد 1388 ساعت 15:25


رییس جمهور سابق کشورمان پس از حوادث روز 30 خرداد با صدور بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی از امنیتی و نظامی شدن فضای کشور تأکید کرد: بر این باورم که هنوز راه رهایی از این وضعیت آشفته بسته نیست.

به گزارش روابط عمومی دفتر سید محمد خاتمی متن کامل این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مردم در صحنه از دست آوردهای بزرگ انقلاب اسلامی است که باید آن را پاس داشت و راههای آن را گشاده تر کرد. این حضور شکوهمند از همه بخش ها و گروههای سنی و صنفی در ایران یک پیام روشن دارد که مردم صاحب کشور و انقلاب اند. این پیام را امروز نیز باید دریافت؛ سکوت اعتراضی و رفتار مدنی مردم در راهپیماییها هم نشانه رشد و بیداری و مسؤولیت پذیری مردم است و هم حکایتگر این واقعیت انکار ناپذیر است که مردم دارای حقوق اساسی و مشخص هستند که هر نظامی موظف به رعایت آنهاست. تبلیغات تحریک کننده و اهانت آمیز نسبت به مردم که همواره مستقل عمل کرده اند و انتساب حرکت سالم آنان به بیگانگان خود جلوه ای از اعمال سیاست های نادرست است که سبب دورتر شدن مردم از حکومت می شود.

در ایران انتخاباتی برگزار شده است و انبوهی از مردمان بزرگوار که آن حماسه حضور را آفریدند نتیجه اعلام شده را باور ندارند و به آن معترض اند. اعتماد عمومی در این زمینه لطمه دیده است و بستن راه اعتراض مدنی به روی مردم به معنی گشودن راههای خطرناکی است که خدا می داند به کدام سرانجام برسد.

باید حق مردم را پاس داشت و در عین تدبیر در برابر هرگونه تشنج و تشنج آفرینی و ناامنی (که از ساحت مردم به دور است) باید از شیوه های پرهزینه و زیانبار برای نظام و مردم از جمله مقابله نظامی و خشونت فاصله گرفت و همگان در جهت ترمیم اعتماد عمومی که پشتوانه اصلی نظام و کشور است برآییم و حرکت کنیم.
ضرب و جرح و ارعاب که نمونه تأسف آور آن را در روز شنبه شاهد بودیم و موجی از دستگیری از زنان و مردان و نخبگان سیاسی و فرهنگی کشور از اولین ساعات اعلام نتایج تاکنون و ممانعت از اجتماعات آرام و باوقار مردم که از نشانه های فرهنگ بالای هموطنان است، مشکلات را افزون می کند.

فرصت ها به سرعت می گذرد و به تهدید تبدیل می شود، در حالی که بر این باورم که هنوز راه رهایی از این وضعیت آشفته بسته نیست و نیازی به امنیتی کردن و نظامی کردن فضا ندارد.

ارجاع امر به مرجع یا مراجعی که باید حافظ حقوق مردم و مجری انتخابات سالم و آزاد و ناظر بر آن باشند، ولی خود مورد انتقاد و شکایت اند راه حل مسأله نیست.

در بازگشایی این گره چرا نگاهی به روش و سیرت حضرت امام (ره) نداریم که در موارد مشابه بوده است و می تواند و باید مورد تأسی و اهتمام قرار گیرد.

تعیین هیأتی عادل، کاردان، بیطرف و شجاع که به ویژه مورد اعتماد معترضان هم باشد و پذیرش داوری منصفانه آن هیأت راهی برای عبور از این مرحله و گامی مثبت در جهت تقویت نظام و بازسازی اعتماد عمومی و نیز نشانه تصمیم گیری خطیر و گره گشا در هنگامه های حساس به نفع مردم و در جهت آرمانهای انقلاب است.
آزادی سریع دستگیر شدگان و زندانیهایی که موجب نگرانی عمیق خانواده های آنان و بسیاری از مردم شده است و نیز بازکردن راههای ارتباطی و اطلاع رسانی که متأسفانه همه را بسته اند می تواند فضای جامعه را تلطیف کند.

از سوی دیگر اعتراض و انتقاد به شیوه مدنی و به دور از هرگونه ناآرامی را که حق مسلم مردم است باید همگان پاس داریم.

نفی خشونت و تغییر فضاسازی کین توزانه و دشمن آفرین و مبتنی بر تهمت و افترا به فضای جدید مبتنی بر حقیقت، به محبت و دوستی و تعامل با یکدیگر نیز باید سرلوحه عمل قرار گیرد.

در این صورت است که هر هزینه ای که پرداخت شود نظام با همه ارزشهایش مصون و محفوظ خواهد ماند.

مردم حضور دارند و همچنان در انتظارند، این حضور را باید محترم شمرد.

ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله * علیه توکلت و الیه انیب

سید محمد خاتمی
31 خرداد 1388





 
ثبت نظر
نام :
شهر :
ایمیل :
 
کد امنیتی :
تایپ کد امنیتی :  
 
 
وبلاگ  |  زندگینامه  |  پیشینه کاری   |  پروژه کیش   |  دیدگاهها   |  فعالیتهای فرهنگی اجتماعی   وب سایت   لینک ها
© 2009 YazdanPanah.com       Hosted by CyberPersia.com