English | Persian
وبلاگ  |  زندگینامه  |  پیشینه کاری   |  پروژه کیش   |  دیدگاهها   |  فعالیتهای فرهنگی اجتماعی   وب سایت   لینک ها
   

سخنراني مدير عامل در جمع خبرنگاران - ۲۶ تیر ۷۷

بسم الله الرحمن الرحيم
اميدوارم در فرصت کوتاهي که براي ديدار از کيش پيدا کرديد همه آنچه را در اين جزيره پر آوازه کشورمان بوجود آمده و يا در حال ايجاد است مشاهده کرده باشيد هر چند که کار سازندگي در کيش نه تنها پايان نيافته بلکه در مواردي حتي در آغاز آن است براي کيش هر روز يک روز نو است و ما در ايجاد آنچه را که در توانمان باشد و امکانات مربوط به آنرا داشته باشيم براي زيباتر ساختن، سالم تر ساختن و آبادتر ساختن اين جزيره بکار بسته ايم و همچنان بکار خواهيم بست.
امروز، کيش چه بخواهيم و چه نخواهيم يک جزيره مطرح در داخل و خارج کشور بحساب مي آيد که اين وضعيت خود نوعي حساسيت را در جامعه ما بر مي انگيزد.
و اينکه:

     هر کسي از ظن خود شد يار من                    از درون من نجست اسرار من

در اين فرصت کوتاه مسلما قصد ندارم حجم کارهايي را که ظرف سه يا چهار سال در اين جزيره صورت گرفته است بازگو کنم چرا که اولا نمودارها و آمارهاي مربوط به اي کارها موجود است و شما اگر مايل بوديد ميتوانيدآنها را از واحدهاي ذيربط دريافت کند و تنها چيزي که ميتوانم بگويم در اين جزيره که چيزي در حدود 95 کيلومتر مربع وسعت آن است يعني خاکپاره اي به عرض متوسط 6 کيلومتر و طول متوسط 15 يا 16 کيلومتر نقطه اي نيست که در حال ساخت و ساز نباشد و مسلما اين فعاليت ها براساس انگيزه هايي در اين نقطه دور افتاده از کشور حضور يافته اند.
کار ما، در ايجاد، در واقع ايجاد و عرضه همين انگيزه، و فراهم کردن شرايطي بوده است که سرمايه گذاران اعم از داخلي و خارجي را تشويق کند که امکاناتشان را به جزيره بياورند و با شوق و علاقه وافر به کار و کوشش بپردازند و از مشکلات هم هراس بخود راه ندهند اينکه ميگويم مشکلات، بايد اين مساله خوب شکافته شود که کار سازندگي در نقطه اي نظير کيش مانند کارکردن در بسياري از محدوده هاي داخل کشور نيست ما در اينجا بايد بعنوان مثال يک عدد آجر را که قرار است يک کارگر روي آجر ديگر قرار دهد تا ديواري ساخته شود بايد کيلومترها روي دريا حمل کنيم و از دورترين نقاط ساحلي و يا غير ساحلي به کيش بياوريم، سيمان را همينطور، ساير مصالح ساختماني را همينطور...، يعني واحدهاي ساختماني،توليدي، خدماتي، و همه مراکزي که به نوعي در اينجا يرگرم کارو کوشش و سازندگي هستند مجبورند اين امکانات را در مسيرهاي دور، با زحمت و صبر و حوصله فراوان و با هزينه بسيار بالا تهيه کنند تا کيش ساخته شود و به ستاره اي پر فروغ بر پيشاني در خشان خليج فارس جلوه کند.
تامين نيروي انساني براي اين طرحها، خود يک مشکل بزرگ و اساسي است که کار آفرينان و کارگزاران، با زحمت آنرا فراهم مي کنند در اينجا و در هواي نيم حاره اي جزيره، نيروي انساني به امکاناتي احتياج دارد که فراهم کردن آن هزينه طرحها را بشدت بالا ميبرد و در چنين شرايطي البته انتظار اينکه ما از مزيت هاي نسبي توليد هم برخوردار باشيم انتظاري منطقي نيست. بهرحال با همه اين مشکلات ما در حال ساختن و پرداختن کيش هستيم اما بعد از همه اين حرفها و حديث، گاهي احساس مي کنيم که اين جزيره افسانه اي بيش از مشهور شدنش، بيش از آبادشدنش، تيش از شهرت يافتنش، مظلوم واقع شده و از دوست و دشمن طعنه و کنايه مي خورد دوست و يا مسافري که به اين جزيره آمده است و همه هم و غمش اينست که با يک مقدار سوغتي ارزان چمدانش را پرکند و راهي ديارش شود، وقتي به مقصدش دسيد تاره بدگويي اش راشروع مي کند که اين چه وضبعي است و چرا بايد در کيش اينقدر کالا مثلا خارجي باشد و از اين قبيل تعابير که واقعا جاي تعجب دارد.
ما در اينجا، کسي را نميشناسيم که به کيش آمده باشد و نخواهد سري به بازارها بزند و چيزي براي خود و خانواده اش بخرد، اما همين افراد وقتي فرصت پيدا مي کنند تنها انتقادي که بخاطشان ميرسد اينست که از بازارهاي پر و پيمان کيش انتقاد کنند. بهتر است، مطلب را بهتر و روشن تر بشکافم اکنون سالها است که مس شنويم کيش و شايد بعضبي مناطق آزاد ديگر به دروازهي براي ورود کالاي لوکس و غير ضروري به کشور تبديل شده اند و اين مناطق باصطلاح از اهداف خود به دورافتاده و بجاي صادراتي شدن، وارداتي شده اند. اما اين تفکر نوعي ظلم در حق کيش مناطق نظير آن است چرا که کالاي خارجي نه 5 سال و 10 سال بلکه 50 سال، صدسال و بسيار دورتر از اين سالها مورد مصرشف و نياز مردم ما، بوده و متقابلا ملت ما هم در زمانهاي مختلف کالاهايي توليد ميکده و به دنيا صادر ميکرده است و اصولا قرار بر اين نيست که ما همه چيز را خودمان توليد کنيم و از دنيا هيچ کالايي خريداري نکنيم و متقابلا بخشي از توليداتمان را هم به دنيا بفروشيم، اينطور نيست و امروز تمام کشورهاي جهان سعي دارند تنها به توازني در اين زمينه دست بيابند اما اينکه کيش هم از مناطقي است که به جريان ورود کالا به کشور کمک مي کند بايد بگويم در مقطع فعلي اين يک حرکت اجباري و اظطراري براي کيش است که دستمايه بسياري از انگيزه هاي کار و فعاليت و سازندگي در کيش بحساب مي آيد.
کيش، بخش عمده اي از هزينه هايي را که بايد براي اجراي طرح هاي زيربنايي بپردازد، از محل اخذ عوارض از ورود همين کالاها دريافت مي کند منتها تفاوت در اين است که اين کالاها يک زمان بصورت غير قانونمند، قاچاق و از مسير خطرناک و غير قابل کنترل به کشور وارد ميشد و از نظر منابع مالي و ارزي همان هزينه را براي کشور داشت و متقابلا هيچ عوارض هم به آن تعلق نميگرفت و ما به ازاء آن به جيب قاچاقچي ها ميرفت و امروز اين کار قانونمند شده است همه مسؤولان ذيربط بر آن نظارت دارند و درآمد حاصل از آن نيز بصورت قانونمند براساس برنامه ها و بودجه هاي مصوب خرج سازندگي و آبادي منطقه ميگردد.
براي مسؤولان مناطق آزاد شايد نباشد که ظرف 24 ساعت، اصولا ورود هر کالايي را به اين مناطق ممنوع کنند، بخصوص براي جزيره اي نظير کيش اين کار بسيار ساده اي است که يک روز بگوييم از امروز هيچ وسيله دريايي و هوايي از هيچ نقطه اي مجاز نيست که به کيش کالا بيارد اما تصور مي کنيد چنين تصميمي به صالح کيش، و يا صالح کشو رباشد؟ آيا اين کار همه طرح هاي در دست اجراي کيش را متوقف نمي کند آيا اين کار انگيزه هاي کار و کسب سود حلال را در اي نقطه دورافتاده کشورمان به بادفنا نخواهد داد؟ براي قضاوت درباره کيش بايد قدري منصف تر باشيم. ما ميدانيم، هر کشوري براي رسيدن به مراحل رشد و توسعه پايدار بايد بر اجراي سياستهاي توسعه صادرات پاي بفشارد اما رسيدن به اين هدف به زمان و امکانات نياز دارد که کيش هم مثل هر جاي ديگر کشور دنبال آن است، اکنون در مرحلهساختن زير بناها هستيم، اين کار را بدون اينکه بر بودجه دولت تحميل روا داريم از محل فعاليت هاي تجاري بدست مي آوريم و در همينجا خرج مي کنيم- چشم ها را بستن و اي مطلب را عنوان کردن که کيش نبايد کالا وارد کند شايد در ظاهر مطلب قابل قبولي بشاد اما بايد واقيت ها، را در نظر داشت- بگذريم از اينکه کيش، بشدت سعي مي کند که هر سال از ميزان واردات کالاهاي خارجي کم کند و متقابلا به توانائيهاي خود و امکانات موجود در کشور متکي باشد، اما اين کار يک شبه عملي نيست و بايد تا زماني که همه زمينه هاي لازم باري صادراتي شدن منطقه فراهم نشده است، کاري نکردکه انگيزه هاي فعاليت در منطقه از بين برود.
مطب در اين زمنيه بسيار است و وقت و فرصت شما هم بسيار کم، همينقدر بهتر است خلاصه کنم که صادراتي شدن کيش هم اگرچه، بشدت دنبال آن هستيم باين معني نيست که ما بياييم اين جزيره سرسبز و استثنايي در دل خليج فارس را از کارخانه هاي دودکشي پرکنيم و باصطلاح آنرا به دژي از فولاد و سيمان و آهن تبديل کنيم. ما در داخل کشور، نقاطي که بتوانيم آنها را به نواحي صنعتي تبديل کنيم، بسيار داريم که تصادفا هم به نيروي انساني دسترسي دارند هم به منابع و معادن نزديک هستند وهم در مسير شاهراهها، راه آهن و جاده هاي شوسه قراردارند و امکانات زيربنايي هم در آن نقاط فراهم است. صنعتي شدن و صادراتي شدن کيش يک برنامه بسيار سنجيده و عاقلانه نياز دارد بنحوي که در آن آلودگيهاي زيست محيطي در حداقل مقدار ممکن باشد، براي آن کالاها بازار مصرف وجود داشته باشد و بالاخره منطقه واقعا در توليد آنها از مزيت هاي نسبي برخوردار باشد قرار نيست که ما در اينجا سرمايه هاي مردم را به خطر بيندازيم و با تبليغ و سرو صدا آنها را به منطقه بياوريم و دست آخر هم مشاهده کنند کالاهايي را که ميسازند در بازار داخل جايي براي مصرف دارد و نه در بازار خارج بخاطر هزينه هاي بالاي توليد از جايگاهي برخوردار نيست
اين بحث را در اينجا تمام ميکنم و به موضوع ديگري که جسته و گريخته درباره کيش شنيده ميشود اشاره مي کنم که اين مطلب هم از همان ظلم هايي است که در حق کيش روا داشته ميشود و آن منتسب کردن کيش به عدم رعايت شعون فرهنگي و اسلامي و باصطلاح مسامحه در اين زمينه است که متاسفانه از زبان بعضي مسؤولان هم شنديه ميشد در اينجا لازم است يکبار براي هميشه اين مطلب توضيح داده شود که مردم کيش چه آنها که ساکنان تازه اين جزيره هستند و چه آنها که بعنوان ميهمان و مسافر باين جزيره مي آيند همه همان فرهنگ و رفتاري را دارند که هر ايارني مسلمان بايد داشته باشد و دارد- نميشود قبول کرد که مسافر براي 24 ساعت و يا 48 ساعت که به کيش مي آيد رفتار و تعهدش نسبت به وظائف شرعي و عرفي تغيير کند و اصولا چنين برداشتي را ما نوعي توهين به مردم کشورمان تلقي مي کنيم- مسلما در بين اقشار مختلف جامعه تفاوتهايي از نظر نوع رفتار، ميزان تعهد و تقوي وجود دارد اما اين مطلب به کيش مربوط نميشود ما در اينجا هيچ چيز که بتوا آنرا خارج از حدود و روابط اسلامي و شرعي باشد نداريم و در اين مورد اصرار داريم و هر کار هم که مي خواهيم انجام دهيم اين وسواس را داريم که خداي ناخواسته با ارزشهاي مورد قبول در کشورمان در تعارض نباشد. حالا ممکن است بعضي اختلافات سليقه هاي قابل اغماض هم وجود داشته باشد که مسلما در اين مورد انتقادها را گوش ميدهيم و هر جا که نقصي ببينيم بر طرف خواهيم ساخت.
و حرف آخر اينکه، کيش غير از مقوله هاي مربوط به صادرات و واردات و بسياري مسائل ديگر مربوط به آن از حيث موقعيت و مکان قرار گرفتنش در نقطه اي بسيار حساس و در جنجالي ترين درياي جهان داراي اهميت ويژه اي است و ما کوشش داريم چراغهايي را که در کيش روشن کرده ايم همچنان پرفروغ و روشن نگاه داريم. تا همه بدانند که در اينجا مردمي بيدار، دين دار و پايبند به اصول آماده اند تا براي هميشه از ارزشهاي والا و فرهنگ خود دفاع کنند.

 

 
وبلاگ  |  زندگینامه  |  پیشینه کاری   |  پروژه کیش   |  دیدگاهها   |  فعالیتهای فرهنگی اجتماعی   وب سایت   لینک ها
© 2009 YazdanPanah.com       Hosted by CyberPersia.com